پیشانی ات را در بوسه های من بکار
خودت را در آغـــــــــوش من سرمایه بگذار...
به درک که
سیاه سفید چشم های این شهر
حـــــــــــول آغوش تنگ ما می چرخد...
که این عشق آنقدر
در من به سن تکلیف رسیده است
که می توانم
تو روی شهر به ایستم
و از حقانیت احساسی که در تو دارم، دفاع کنم...