اعدامـی لحظه ای مکث کرد و بـوسه ای بر طنــاب دار زد
دادسـتان گفت : صبر کنید , آقــای زنـدانـی این چــــه کـــاریست !؟
زنــدانی خـــنده ای کــرد
و گفت : بیچـــاره طـــناب نــمیزاره زمـــین بیفتم
ولی آدم ها . . . ! بدجـــور زمــینــم زدن
1 امتیاز + /
0 امتیاز - 1393/02/11 - 19:54 در
حــرفـــهــای دلــتــنگــی