بابام اومده بهم میگه :
پاشو برو ماشین رو بزن تو پارکینگ
میگم : بابا به خدا خسته م ، نمی تونم !!
میگه : ده تومان می دم برو ، منم خسته م.....
میگم : بیخیال .... ده تومان میدم خودت برو ....
پاشده شلوارش و می پوشه و میگه مرد نیستی اگه ندی
پای مردونگیم موندم ده تومان پیاده شدم بهش دادم !!!
داد میزنه میگه : خانوم پاشو بیا بریم بستنی بخوریم !!!!!
من
بابا
)))
خانواده س داریم ما