ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوم!
غذایم را سرد می خورم !
ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام !
لباسهایم دیگر به من نمی آیند، همه را قیچی می زنم !
ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنم و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوم !
شبها علامت سوالهای فکرم را می شمرم تا خوابم ببرد !
تنهائی از من آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست ، روزهای من اینگونه و شبهایم اصلاً نمیگذرد . . .






4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/03/17 - 22:29

(4 )