خوبــــ من
من تو را به کسی هـــدیه میدهم
که از من عاشــــق تر باشد و از من برای تو مهـــربان تر
من تو را به کسی هــــدیه میدهم
که صـــدای تورا از دور،در خشــم،در مهـــربانی،در دلتنـــگی،در خستگــی
در هزار همهمه دنیــــا،یکه و تنها بشناسد
من تو را به کسی هــــدیه میدهم
که از لحن صــدایتـــــ تشخیص دهد
که امروز هوای دلتـــ آفتابـــی ست
یا آن دلــی که من برایش میمیرم ســرد و بـــارانی ست
ای بهـــانه زنـــده بودنم
من تو را به کسی هـــدیه میدهم
که قلبش بعد از هزار بار دیدن تو،باز هم به دیوانگــی و بی پروایــی
اولیــن نگاهی که هیچ گاه نصیبـــ من نشد،بتپــــد
همانطور عاشقانـــه،همانطور مبهوتـــ و مبهــم
من تو را با دنیای حسرتـــــ به او خواهم بخشید
حسرتــــ یک نـــگاه،یک لمـــس،یک تپـــیدن
نمیدانم او از من برایت عاشــق تر و مهــربان تر خواهد بود؟؟!!
ولی بی ادعا اقــرار میکنم،که هر روز دلــــم بیشتر برایت میتــپد
و در روزهایی بی تو بودن دلـــم تنگ و تنگ تر میشود
روزهایی که فاصله فاصله بین من و توستـــ !!
4 امتیاز + /
0 امتیاز - 1393/04/23 - 01:07 در
رنگ عشق