چگونه بدرقه ا‌ت می‌‌کرد
شانه‌ای که طاقت گریستنت را نداشت ؟
دنیا
رو به اتمام است
آسمان
زخمه بر دل
جنون وار می‌بارد
جاده ها
بی‌ هیچ شفاعتی
تو را دور می‌‌کنند
و من طوری زانو می‌‌زنم
که به یادِ تو
به یادِ اتفاقِ خوبِ خنده‌های تو
دوباره برخیزم
کاش بر شانه‌های من
یکبارِ دیگر گریسته بودی
کاش لحظه ی آخر
بر شانه‌های من، گریسته بودی
" نیکی‌ فیروزکوهی "






2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/08/28 - 19:43 در حــرفـــهــای دلــتــنگــی

(2 )