بعد از یه بحث طولانی ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ ﮔﻞ ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ !!!...
ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ ...
ﺗﺮﺱِ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮ ﻓﺮﺍﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺶ ﻣﺤﮑﻢ ﺯﺩﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ
ﭼﭙﺶ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ !!!...
ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ... گل ﺑﻮﺩ،،،
ﺍﺷﮑ شوق ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ ...
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ؛ﻭﻗﺘﯿﮑﻪ ﺑﺎﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺷﮑﻤﻮ
ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ : ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻫﻢ گل ﺑﻮﺩ!
(ﺁﻧﮑﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑماند؛ﺑرای ماندن هركاری میكند)
2 امتیاز + /
0 امتیاز - 1393/08/28 - 20:35
نگفتم هر کاری ولی کاش یه کارو برام میکرد ..
1393/08/28 - 20:39خیلیم سخت نبودا ولی خوب مقصرم نبود ..طفلکی حوصلش سر میرفت....
من براش حتی اندازه یه سرگرمیم نبودم....
کار درست رو کرد که به چشم ی سر گرمی بهت نگاه نکرد
1393/08/28 - 20:42اصن منو ندید......
1393/08/28 - 20:47این دیگه اوجه بی انصافیه
1393/08/28 - 20:49او ج بی انصافیاونجایی بود که منو به کمتری فروخت
1393/08/28 - 20:55اوج بی انصافی اونجایی بود که عشق مجازی رو به عشق حقیقی ترجیح داد
اوجش اونجایی بود که باورش کردم باورم نکرد
اونجایی که برام یه دونه بود ولی من براش یکی از بقیه
اوجش ....اونجایی بود که یه روزه حتی منو لایق یه دوستیم ندونست
یه ساعت نشده برگشت پیش یه دونه هاش.
اوجش اونجایی بود که من داشتم از بغض خفه میشدم ولی اون واسه مهربوناش جک و لطیفه کامنت میزاشت
رفیق شما نمیدونی
یه دونه من بی انصاف ترین یه دونه دنیا بود