رفته بودم لبنیاتی، دیدم یه دختر اومده با یه سطل!
به فروشنده میگه: آقا یه کیلو شیر گاو بدین
فروشنده گفت: تو این سطلی که آوردی یه کیلو شیر گاو جا نمیشه
دختره خیلی خونسرد گفت: پس لطفا یه کیلو شیر گوسفند بدین!
به همین برکت قسم تا همین چند دیقه پیش داشتم قفسه های مغازه رو گاز میگرفتم!
))
))))))
)))))))))