به نام عشق که زیباترین سر آغاز است
 هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است

جهان تمام شد و ماهپاره های زمین
 هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است

هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت
 که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است

پدر نگفت چه رازی است این که تنها عشق
 کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است

به بام شاه و گدا مثل ابر می بارد
چقدر عشق شریف است و دست و دل باز است

بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق
 چرا که سنگ صبور است و محرم راز است

ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد
 کبوتری که زیادی بلند پرواز است ...!
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1394/11/02 - 15:42 در حــرفـــهــای دلــتــنگــی

(2 )