تهرانیه ميره مكه ، جلوي كعبه داشت اشك مي ريخت و مي گفت: خدايا! منو ببخش ،توبه! بهت قول ميدم ديگه واسه تركا جك نگم. خدايا منو ببخش .... خلاصه تو همين حال و هوا بود كه يه ترك ميزنه رو شونه اش ميگه: داداش؟گيبله كودوم وره؟؟؟؟ ، تهرانيه با ناله داد ميزنه: خداياااااااا!!!!! خاطره كه مي تونم تعريف كنممممم؟؟
6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/11/23 - 22:31 در ...نمکدون...

(6 )