من خدایی دارم که در این نزدیکیست! مهربان... خوب... قشنگ... چهره اش نورانیست.... گاه گاهی سخنی میگوید با دل کوچک من... ساده تر از سخن ساده من، او مرا می فهمد... او مرا می خواند... نام او ذکر من است در غم و شادی چون به غم مینگرم آن زمان رقص کنان میخندم! که خدا یار من است... که خدا در همه جا یاد من است... او خداییست که مرا میخواهد....
4 امتیاز + /
0 امتیاز - 1390/10/17 - 01:44 در
تب عشق