به تمنای وجود تو شبی

غرق درخاطره ها خواهم شد

غرق درخاطره ای بی پایان

که در این ره، ره پایانی نیست

به کجا می نگری حال که من

خیره بر راه دل خویشتنم

لحظه ای ایی و درنگی بنمای

که در اندیشه چشمان تو من

هم چو یک مهره مبهوت شدم

ولی اخر به کجا می نگری

نکند باز به اندیشه خود

غرق در خاطره خویشتنی
3 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/12/08 - 11:21

(3 )