سالها آرزو ميكردم سايهاش بر سرم باشد
كور بودم
او سراسر نور بود سايه نداشت!
ميداني چه ميشود وقتي تمام احساساتت و عشقت را جمع كني و همه را به يك نفر هديه كني...؟ ماية نشاطش باشي و تمام تلاشت شاد نگهداشتن او باشد. اما او بي اعتنا باشد و بي تفاوت. اينچنين است كه لحظههاي خاموشي جان ميگيرد...
اگر بوي گلي را دوست نداري شاخه هايش را نشكن
تو را براي وفاي تو دوست ميدارم
*
وگرنه دلبر پيمانه شكن فراوان است
وقتي نياز به عشق داري عاشق مشو بلكه زماني عاشق شو كه تمام وجودت سرشار از عشق هست و ميخواي آنرا با كسي تقسيم كني.
باهوش....دوست داشتني....خوشگل....جذاب و از همه مهمتر مغرووووووووووووووور
آبی
زرد "مهربون"
آبی-زرد!
بعضي عشقها آتشين، اما كم عمق و سطحي هستند. گردبادي برپا ميكنند و زود هم سرد ميشوند.
اما بعضي عشقها عميق هستند و ملايم. چون يك نخ باريك شروع ميشوند و در طول زمان استمرار مييابند.
ميكشمت سوي خويش. اين كشش قلب ماست...
قلب تو گر آهن است. قلب من آهنرباست زخم زندگيام تويي...