Mohammad - پاتوق دانشجویان ایران

محمد

بعضی ها رو باید از توی رویات بکشی بیرون و محکم بغلشون کنی

بعد آروم در گوشش بگی:

آخه تو چرا واقعی نیستی لا مصب...؟

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 23:35

محمد

آدم هـایِ خـوب از یـاد نمـیـرن !
از دل نمـیـرن !
از ذهـن نـمیـرن !
ولـی زودتـر از ایـنـ که فـکـرش رو بـکـنـی از پـیـشـت مـیـرن !

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 23:33

محمد

اگر ميدانستند با تو در روياهايم
تا کجاها رفته ام ....
بي شک
سنگسارم ميکردند ...

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 23:31

محمد

مـــــسـ ـخـره سـ ـت
ولــ ـی دلـ ـم واسـ ـش تــنـگ شـ ـده
واسـ ه هــمـه ی اون خـُـ ـل بـازیــاش ..
واسـ ه هـمـه ی اون خــ ـاطــره هـ ـا ...
تــمــومــ شــ ـد ... خــ ـلاص ...

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 23:28

محمد

می شود در همین لحظه از راه برسی...
جوری مرا در اغوش بگیری
که حتی عقربه ها هم جرات نکنند
از این لحظه عبور کنند

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 23:26

محمد

میگما !!!
یه وقت زشت نباشه با این سن و سال ، بارون كه میاد ،
ما هیچ خاطره اى تو ذهنمون زنده نمیشه !

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 18:36

محمد

تنگــــــــــ هر غروبــــــــــ بارانـــــی

دل مــــن

خســــــــته از کوچه های دلتنگــــــــــی

خیس ِ یاد تــــــــــو

به خانــــــــه بر می گردد

به خانــــــــه

پیش عطر تــــــــــــو

و انتظـــــــــــــار من . . . !

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 18:27

محمد

زیر بارانم بی چتر …
تنها بینی سرخم لو میدهد
مرا که باریده ام همراه ابرها
اما…
تابلوی قشنگی شده ایم : من و جاده و باران !!

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 18:20

محمد

آشنا کردن افراد با هم دست ماست....
اما جدا کردنشان نه...
پس بیشتر مواظب باشیم زمان آشنا کردن ها ...

دیدگاه •

•

• 1392/10/4 - 18:14