محمد
درجه:ناظر سایت [اطلاعات]

       


امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+16

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 16851
محمد
1052 پست
مرد - طلاق گرفته
1369-12-31
حالت من: قبراق
فوق ليسانس
دانشجو
اسلام
ايران
با همسر
فراري
ميکشم
usc.ac.ir
NOKIA
90609060

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(49 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

برچسب ‌های کاربردی

محمد
محمد
اگه تونستین زبونتونو از دهنتون در بیارینو بگین ژ
.
.
.

.









.
.
 حتما الان داری مثل دیوونه ها زبونتو در اوردی و میگی ژ و قطعا نمی تونی !.:D
دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 20:23
+4
محمد
محمد
موطن آدمی
بر هیچ نقشه ای
نشانی نیست...!!!
موطن آدمی
تنها
در قلب کسانی است که
دوستش دارند...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 21:04
+3
محمد
محمد
روح نیز همچون رودخانه و گیاه ب نوع دیگری از باران نیاز دارد
امید
ایمان
و دلیلی برای زیستن..
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 21:01
+3
محمد
محمد
دوتا رفیق بودن باهم میرفتن میخونه شراب میخوردن بعد چن وقت یکیشون میمیره اونیکی میره میخونه به ساقی میگه دوپیک شراب بریز میگه:چرادوتا؟میگه یکی برا خودم یکی برا رفیقم...
بعد یه سال دوباره میره میخونه به ساقی میگه یه پیک شراب بریز میگه:رفیقتوفراموش کردی؟میگه:خودم 1ساله توبه کردم اینومیخورم به یاد رفیقم!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:59
+3
محمد
محمد
گفتم: در دلم امید نیست، گفت: هرگز از رحمتم نا امید نباش(زمر 53)
گفتم: احساس تنهایی می کنم، گفت: از رگ گردن به تو نزدیکترم(قاف 16)
گفتم: فکر می کنم مرا از یاد برده ای، گفت: مرا یاد کن تا یادت کنم(بقره 152)
گفتم: در دلم شادی نیست، گفت: باید به فضل و رحمتم شادمان شوی(یونس 58)
گفتم: تا کی باید صبر کنم؟ گفت: همانا یاری ام نزدیک است(بقره 214)
و چه کسی از او راستگوتر(نسا 87)
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:57
+2
محمد
محمد
وقتی از کسی عصبی هستی به خوبی هایی که به تو کرده فکر کن
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:51
+3
محمد
محمد
چه کسی میگوید گرانی است اینجا...دوره ی ارزانی است...شرافت ارزان، تن عریان ارزان و دروغ از همه ارزان تر... آبرو قیمت یک تکه ی نان و چه تخفیف بزرگی خورده است قیمت هر انسان...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:49
+3
محمد
محمد
هنوز هم نفس یک گرگ پیر می ارزد به صد شغال امروزی......:)
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:39
+3
محمد
محمد
بغض كرده بود. از بس گفته بودند: «بچه است؛ زخمي بشود آه و ناله مي‌كند و عمليات را لو مي‌دهد.»
شايد هم حق داشتند. نه اروند با كسي شوخي داشت، نه عراقي‌ها. اگر عمليات لو مي‌رفت، غواص‏‌ها - كه فقط يك چاقو داشتند - قتل عام مي‌شدند. فرمانده كه بغضش را ديد و اشتياقش را، موافقت كرد.
* * *
بغض كرده بود. توي گل و لاي كنار اروند، در ساحل فاو دراز كشيده بود. جفت پاهايش زودتر از خودش رفته بودند. يا كوسه برده بود يا خمپاره. دهانش را هم پر از گِل كرده بود كه عمليات را لو ندهد.
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:36
+3
محمد
محمد
خدای من اگر تو دست مرا بگیری هیچکس مرا دست کم نمی گیرد.
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:33
+3