♥ نگار ♥
شاید روزی آنقدر دلم برایت تنگ شود،
که چشم هایم را ببندم بر آنچه گذشت؛
بر آن همه روزهای خوش که روزی برایم حکم نفس داشت،
و بگذرم از آن همه خوبی...
آنقدر بد شوم که دیگر نگران روزگارت نباشم،
♥ نگار ♥
دلم پُــــــــــر است
پُــــــــــر پُــــــــــر
آنقــــــدر که گاهی اضافه اش
از چشمانم می چـــــکد
♥ نگار ♥
ﺑـــــــﺪﺗﺮﯾﻦ ﮐـــــــﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻧﻔــــــﺮ ﻣﯽ ﺗــــــﻮﻧﻪ ﺑﺎ
ﺩﻟــــــﺖ ﺑﮑﻨــــــﻪ ﺍﯾﻨــــــــﻪ ﮐــــــــﻪ ﺑﺎﻋــــــــﺚ ﺑﺸــــــﻪ
ﺩﯾﮕـــــــــﻪ ﺫﻭﻕ ﻧﮑﻨــــــﯽ ﺍﺯ ﺑــــــﻮﺩﻥ ﻫﯿﭽـــــــﮑﺲ...
♥ نگار ♥
هرروز
عذاب میکشم...
نکند نفرینم کرده ای؟؟
اگر تلخی روزهایم
نفرین تو باشد
نوش جانم...
این تاوان شکستن قلب توست...
حاضرم تاوان دهم
هرروز...
♥ نگار ♥
اشک تو چشمات وقتی حلقه بست
وقتی حس کردی یه جا قلبت شکست
وقتی روز لعنتی کوتاه بود
هر زمان حس کردی آبان ماه بود..
وقتی گوش باد و بارون تیز شد
زندگی کردن ملال انگیز شد
کاسه ی صبرت اگه لبریز شد
آخره اسفندتم پاییز شد..
تازه میفهمی چیکار کردی باهام
تازه میفهمی چیکار کردی باهام
وقتی سیل اومد و دنیاتو گرفت
پیش چشمت یه نفر جاتو گرفت
وقتی بیخوابی امونتو برید
وقتی کارت به همینجاها کشید
تازه میفهمی چیکار کردی باهام
♥ نگار ♥
هرلحظه که میگذرد من با تو عشق بازی میکنم!
البته نه با وجود تو بلکه با یاد تو! وچه وفادار است این یادت که هیچگاه مرا ترک نمیکند.برخلاف تو که رفتی و داغی بر پیشانی ام شدی و مرا محکوم کردی به همراهی با یادت....
♥ نگار ♥
سلامتــی اونی که خوشحــــاله دلمو شکـسته
ولــــی ...
نمیدونه اون چیـــزی که شکسته
تصویـــر زیبـــای خودش بود که تودلـــم ساخته بود ...
♥ نگار ♥
هر که گفته فراموش میشود دروغ گفته است . . .
بهانه آورده است تا شاید خودش را دلداری دهد. . .
فراموش نمیشود . . . تا ابد می ماند قصه ی دلدادگی و عاشقی . . .
حتی اگه متنفر باشی . . . دور شوی . . .سایه اش را با تیر بزنی . . .
باز هم هست . . .
باز هم یک چیزی . . . یک جایی . . .تو را می برد به خاطرات خوب . . .
♥ نگار ♥
هر چه دادم به او حلالش باد
غیر از ان دل که مفت بخشیدم
دل من کودکی سبکسر بود
خود ندانم چگونه رامش کرد
او که می گفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش کرد
(فروغ فرخزاد)