♥ نگار ♥
داری میگذری از من داری رد میشی آسون حرفی برات ندارم
بغضمو کردی پنهون اشکامو در میاری ولی انگار نه انگار
دستامو بگیر تو دستهات برای آخرین بار ...
یه لحظه چشمهات رو ببند شاید باز یادت بیاد
همون که گفتی بهش یه روز جای تو هیچکس نمیاد
این شعر عاشقونه نیست یه التماسه خوب من
نشکن منو پسم نزن بگو چقدر گریه کنم تا دیگه از پیشم نری ...
بغضمو کردی پنهون اشکامو در میاری ولی انگار نه انگار
دستامو بگیر تو دستهات برای آخرین بار ...
یه لحظه چشمهات رو ببند شاید باز یادت بیاد
همون که گفتی بهش یه روز جای تو هیچکس نمیاد
این شعر عاشقونه نیست یه التماسه خوب من
نشکن منو پسم نزن بگو چقدر گریه کنم تا دیگه از پیشم نری ...