حــرفـــهــای دلــتــنگــی
دسته:فاقد دسته بندی
51 کاربر

1643 پست

       
دلتنگیات رو بنویس...

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

برچسب‌های کاربری

حــرفـــهــای دلــتــنگـ..

گروه عمومی · فاقد دسته بندی· 51 کاربر · 1643 پست

ارسالهای حــرفـــهــای دلــتــنگــی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در آغوشم بگیر

بگذار گرمی دستت را حس کنم

و مرا ببوس تا با هر بوسه ات به آسمان پرواز کنم

نگاهم کن و التماسم را در چشمانم بخوان

قلبم به پایت افتاده است

لرزش دستانم و سستی قدمهایم را نظاره کن

تنها تو را می خواهم

بگذار در نگاهت غرق شوم

و بگذار در آغوشت بخواب روم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 13:35
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باید دستتو رو شونه یه سریا بزنی و بهش بگی : نه خوشم اومد!

از اونیکه فکر میکردم ، [!] تری ..
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 13:15
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
صــداے بوق مــمتــد قـلبـم بـ ــه گــوش مے رســد !

بــوے الــــرحمـــــن مـیگیـرم !..

وقـتــے نــیســتے ..!!



خیل ے دوستــت دارم!


ده تــــــــــا!

مثــل روز هــاے کــودکــی مــان!

عمیــق،

پــــــــــــاک

و بـسیـــــــــــار . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 17:45
+2
مهسا
مهسا
میـدونے کِے مے فهمـے خـیلـے تـنهایـے ؟؟
وقتـے از نت میـاے بیرون .
و خامـوش میکنـے
میـرے توے تخـتت و طاق بـاز میخوابـے !
به سقـف خیـره میشے ...
کـه هر شـب انگـار داره میـاد پایین تر ...
آخـرش یه روز مے چسبه به کف ِ زمین و خفـه میکنه (!)
بغضـت میگیره و کلـه تو میکنـے زیر پتـو ...
با بدبختـی گریـه تو قـورت ...
سعـے میکنے بخوابے ...
{-15-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 00:35
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کمی رحم کن...لعنتی!

این طور که راه می روی.... به ناز......

شهر بیچاره می شود!!!


.........................."رضا کاظمی"..............
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 16:23
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عاشقان روزه ای میگیرند به نام روزه ی لبها!


که در این روزه غیر از معشوق خود ...


لبان دیگری را نمیبوسند !!!


♦♦♦ افشین احسن ♦♦♦
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 16:17
+2
مهسا
مهسا
خدایا !
میوه کدام درخت را گاز بزنم که از رانده شوم ؟!
اینجا ساعت به وقت خوابیده است...!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 19:25
+4
مهسا
مهسا
داستان غـــــــریبی ست زندگی

دستی که داس را برمیـــدارد

همان دست است که گندم را کاشته بود
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 19:22
+4
مهسا
مهسا
به جا نیست
به راه نمی آید
هنوز هست
که دارم ...
آخرین ویرایش توسط maahsaa در [1392/04/8 - 23:14]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 23:13
+6
مهسا
مهسا
بیرحمی را بلد نیستم...
امّا حواست رو جمع کن:
استعدادم در یادگیری فوق العاده است...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:27
+3