محمد
آرام می آیم همانجای همیشگی ، سر همان ساعت همیشگی
آرام می آیم همانجای همیشگی ، سر همان ساعت همیشگی
با همان شوق که می شناسیَش با خودم حرف می زنم
برای خودم خاطره تعریف می کنم
و بی صدا مثل همیشه می روم بی آنکه تو آمده باشی !