saeed
شبی خواب دیدم با خدا دارم کنار ساحل قدم میزنم رد پای هر دو ی ما کنار ساحل بود وقتی برکشتم به گذشته نگاه کردم دیدم در موقع سختی تنها یک ردپا کنار ساحل است
پس رو به خدا گله کردم و گفتم:خدایا چرا موقع سختی مرا تنها گذاشتی؟ خدا لبخندی زد و گفت:فرزندم در ان موقع تو بر دوش من بودی
پس رو به خدا گله کردم و گفتم:خدایا چرا موقع سختی مرا تنها گذاشتی؟ خدا لبخندی زد و گفت:فرزندم در ان موقع تو بر دوش من بودی