اخبار
دسته:اقتصاد و تجارت
2160 کاربر

117 پست

       
اخبار

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

اخبار

گروه عمومی · اقتصاد و تجارت· 2160 کاربر · 117 پست
مدیر سایت
مدیر سایت (مدير ارشد)
درود خدمت تمامی کاربران عزیز خانواده بیاتویونی 

برای رشد و گسترش سایت از وضعیت کنونی به تعدادی مدیر برای سایت نیازمند هستیم

از دوستانی که مایل به همکاری در پست مدیریت ( ناظر) هستند ؛


خواهشمند هستیم برای بنده پیام خصوصی ارسال نماییند.

باتشکر (ارادتمند شما مدیریت بیاتویونی)
آخرین ویرایش توسط administrator در [1393/02/24 - 02:31]
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 02:03
+7
mohsen.f
mohsen.f
1 دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 16:09
+3
behrooz
behrooz


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو

موی ژلی، ابرو کوتاه، زبون دراز، واه واه واه
نه سیما جون، نه رعنا جون

نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود

تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !

باباش می گفت: حسنی می ری به سربازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم

به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم

گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها

گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی

گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین
یه کمی به من سواری می دی ؟!

نه که نمی دم
چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم، درس خونم و زرنگم
اما تو چی ؟

نه کارداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی، ابرو کوتاه، زبون دراز، واه واه واه

در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه

پری کوچولو، تپل مپولو، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری، از اون بالا

نگاه می کرد تو و کوچه را
داد زد و گفت : اوی ! بی حیا

برو خونه تون تو را بخدا
دختر ریزه میزه
حسابی فرز و تیزه
اما تو چی ؟

نه کارداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی، ابرو کوتاه، زبون دراز، واه واه واه

نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟

من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ ؟

نه جانم
چرا نمیای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب، پایین، بالا، شمال، جنوب، دنبال یک شوهر خوب
اما تو چی ؟

نه کارداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی، ابرو کوتاه، زبون دراز، واه واه واه

حسنی یهو مثه یه جت
رسید به یک کافی نت

اون شد و رفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!

هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟

تو دنیای مجازی
علافی کرد و بازی

خوشحال و شادمونه
رفت و رسید به خونه

باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره که می خوام اره که میخوام

چاهارتا شرعن بگیرم ؟
اره که می خوام اره که میخوام

حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو

درست و راست و ریس کرد
رفت و تو کوچه فیس کرد

یه زن گرفت و شاد شد
زی ذی شد و دوماد شد

_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _   _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _   _  _  _  _


و این هم یک روایت دیگه از حسنی قصه ها


توی ده شلمرود (که بعدا گسترش پیدا کرد و شد تهران بزرگ)
حسنی تک و تنها بود
حسنی نگو! (چون اسمش رو عوض کرده و گذاشته ساسان) بلا بگو
سوسول سوسولا بگو
موی بلند، صورت سه تیغ، ناخن دراز، واه و واه و واه!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

با فلفلی و قلقلی میرن باشگاه بدن سازی
تیپش شده شلوار جین، پاره پوره
با بلوزای اندامی

باباش می‌گفت: حسنی بیا برو حموم
حسنی می گفت: نه نمی رم. نه نمی رم!
تازه آرایشگاه بودم!
کلی خرج موهام کردم!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

کره الاغ کدخدا (که حالا شده یه زانتیا)
ویراژ می ده تو کوچه ها
پشت فرمونش یه دختره
دختر ناز کدخدا !

حسنی می گه: منم سوارم می کنی؟!
دختره می گه: نه که نمی شه، نه که نمی شه!
ماشین من با کلاسه!
اگه تو گیتار می زنی، اون وقت سوارت می کنم!

حسنی به عشق زانتیا
شایدم بخاطر دختر کدخدا
می خواد که با کلاس بشه
کلاس گیتار نمی ره (باباش اجازه نمی ده)
اما یه کاور گیتار
می گیره رو کولش می ندازه.

توی ده شلمرود، حسنی نبود، ساسان بود
با ماشین کدخدا، ویراژ میداد تو کوچه ها!
1 دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 12:01
+6
behrooz
behrooz
کیا فردا امتحان تاریخ  فرهنگ و تمدن دارن
دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 11:57
+3
mohsen.f
mohsen.f
دیدگاه  •   •   •  1392/10/16 - 23:37
+4
AmirAli
AmirAli
قانون پایستگی واحد :واحد ها نه از بین میروند و نه پاس میشوندبلکه از ترمی به ترم دیگر انتقال میابند !


آخرین ویرایش توسط AmirAliA1 در [1392/10/15 - 18:15]
دیدگاه  •   •   •  1392/10/15 - 18:15
+4
alireza
alireza
یه لحظه صبر کنید :گیریم [!] همه ی پولا رو هم پس داد به منو تو چی میرسه اون پس بده یکی دیگه میخوره  پس بزارید حال کنه بنده خدا/
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 19:29
+6
mohsen.f
mohsen.f
2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 23:42
+10
mohsen.f
mohsen.f



اگر چه پیر اگرچه خمیده ام بابا
دوباره بر سر خاکت رسیده ام بابا
رسیده ام که بگویم چه آمده به سرم
رسیده ام که بگویم چه دیده ام بابا
ببین که پیرتر از روز قبل آمده ام
نفس نفس ز فراغت چکیده ام بابا
بخوان ز چشم کبودم که چند روزی هست
که روی دختر خود را ندیده ام بابا
از آن زمان که به دنبال مرتضی در خون
میان مردم شهرت دویده ام بابا
ببین که زخم جسارت نشسته بر رویم
ببین که طعم حرارت چشیده ام بابا
دلم هوای تو و یاد محسنم کرده
مرا ببر به کنارت بریده ام بابا
2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 23:40
+9
-1
korosh
korosh
این خانم با 100 هزار مرد رابطه جنسی داشته + عکس

 

یک زن لهستانی در اقدامی بی‌ شرمانه سفری را به دور دنیا را آغاز کرده که در جریان آن قصد دارد با صد هزار مرد از تمام شهرهای جهان رابطه جنسی نامشروع برقرار کند.با نگاهی کوتاه به وضعیت فساد در غرب برای هر ناظر بی طرفی اثبات می‌ شود که روز به روز بر دامنه وسعت بی‌ بند و باری در اروپا و آمریکا افزوده شده یعنی درست همان کشورهایی که خود را مهد تمدن و پیشرفت و حقوق بشر می‌ دانند و در عین حال بی‌ بند و باری را نه‌ تنها در کشورهای خود که در مشرق‌ زمین و دیگر کشورهای جهان ترویج می‌ کنند.این زن با 100 هزار مرد رابطه جنسی داشته.

 

این خانم با 100 هزار مرد رابطه جنسی داشته + عکس


در این میان، شیاطینی از جنس انس هم دیده می‌شوند که به تشدید روزافزون فساد و فحشا در خشکی و دریا همت گمارده‌اند.به گزارش پارس ناز در تازه ترین این فساد‌ها، یک زن لهستانی از مدتی پیش سفر توریستی جنسی خود به دور دنیا را آغاز کرده و تصمیم گرفته است در بازدید از شهرهای مختلف دنیا با مردانی از همه شهرهای جهان رابطه نامشروع جنسی برقرار کند.


جالب اینکه وی در تازه‌ترین مقصد خود قرار است همزمان با اوج‌گیری بحران در کشور اسلامی مصر، به قاهره سفر کند!وی در صفحه شخصی خود در فیس‌بوک با وقاحت تمام اطلاعاتی از خود ارائه کرده و گفته 21 سال سن دارد و سفر خود را از ورشو آغاز کرده و تاکنون با 284 مرد رابطه برقرار کرده و برای اتمام مأموریت شیطانی خود به 33 هزار ساعت زمان نیاز دارد.

 

 
1 دیدگاه  •   •   •  1392/09/10 - 19:01
+7
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 پست بیشتر