یک ساعته داشتم با یه زانتیا کورس میزاشتم...! آخرش یارو اومده میگه:داری کورس میزاری؟ گفتم:پَ نه پَ مریض دارم واسه همین دارم تند میرم برسونمش بیمارستان...! میگه:کوفتِ پــَ نه پــَ بزن کنار کنترل نامحسوس
دو تا بلوك سيماني رو گذاشته بوده رو دوشش، داشته ميبرده بالاي ساختمون. صاحبكارش بهش ميگه: تو كه فرقون داري، چرا اينا رو ميگذاري رو كولت؟! غضنفر ميگه: اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذيت ميكرد!