mah3a
حکایت عجیبی ست رفتار ما آدمها خدا میبیند و فاش نمیکند
مردم نمیبینند و فریاد میزنند☻
mah3a
مشـــغول رانندگی تو جاده ام
از فاصله دور پلـــیس واسم دست تکون میده و ابراز ارادت میکنه
خیلی آدمای با محبتی هستــن
چطوری از این فاصله منو شــــناختن
یکیشون جوگیر میشه تا وسط جـــاده میاد
با حرارت خاصی واسم دست تکــون میده
چراغ میزنم وبا حرکت دست به ابرازعلاقه شون جـــواب میدم
دفترچه و خودکار تو دستشه
میخواد ازم امـــضا بگیره ،اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد
اشک تو چشام حلقه میزنه از این همه احساسات پاک و بی آلایش......................
mah3a
خیلی وقت ها خیلی دیر آدم هـای اطرافت را می شناسی، اونوقت تازه یاد می گیـری
به خیلی ها بگویی لطفا جلـوتر نیـا..................
سحر
دلم ميخواد تا زانو برم تو حلق اينجور آدمــا !!
mehdi
در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند . پرسید : فرزندم پس حوایت کو ؟!
اشکایم را پاک کردم و به او گفتم : در آغوش آدم دیگریست .
ali rad
بـــه یـکــدیـر دروغ نگــــوییـــد ...
آدم اســـت ...
بـاور می کنـــد ....
دل می بنــدد...