یافتن پست: #ات

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عطسه دختر: اتسی...( ترجیهن یه ته صدا گربه هم تهش)

عطسه پسرا: هاتشوبیسخلبوهووووووووووطر اشش!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 12:45
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ
ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ
ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﻭ ﻣﺎﻧﺪﻧﺸﺎﻥ
ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﺷﯽ ﻫﻤﺮﺍﻫﺸﺎﻥ
ﻫﻤﺎﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﯽ ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ،
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻭﺭﺷﺎﻥ ﮐﺮﺩﯼ،
ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺑﺎﻭﺭﯼ ﮐﻪ ...


2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 12:29
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
{-29-}
4 دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 21:50
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO



بـه جــرات میگــم :
مــا نسـلی هستـیـم کــه دیگـه ،
لیــوانی واســـمون نمـونـده تـا نیمــه پُـــرشـو ببینیم .....!!!




دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 21:44
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قایقی خواهم ساخت...
خواهم انداخت به آب...
سوراخش خواهم کرد...!
غرق خواهد شد...!
من خفه میشم...!
شما هم هرهر بخندید...!
راحت میشم از دستتون با این لایک زدناتون.
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 21:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به بعضیام باس گفت...
ببین عزیزم!
من یدفه قید قرمه سبزی رو زدم...
دو دفعه هم قید ته دیگ ماکارونی رو زدم...
تو ک دیگه تو زندگیم ازینا بالاتر نیستی که! :)خخخخخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 21:13
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به مامانم میگه دشمنت کیه تا بزنم چشاشو درارم واست !
میگه : دشمنی بالاتر از اولاد نیست / شاخ گاوی بدتر از داماد نیست !!!
من دیگه حرفی ندارم...
2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 21:07
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

{-7-}نترسید نترسید
5 دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 20:52
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یه سریام بودن قبلا ”چشم چشم دو ابرو” میکشیدن

ولی الان یاد گرفتن ”خط و نشون” می کشن …

به اینا دست نزنید اینا دارن پله های ترقی رو اتوبان میکنن !




دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 19:21
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعتراف می کنم بچه که بودم مامانم جرات نمی کرد با من سوار تاکسی بشه چون می دونست


اگر راننده آهنگ بذاره من شروع می کنم به رقصیدن. اون هم چه جور !
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 16:27
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ