یافتن پست: #ات

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سرکلاس بودیم، استاد گفت: چقدر زمان داریم؟
گفتم: در حد دو جمله که با بیننده ها خداحافظی کنیم..!
.
.
.
.
.
دیوث بیرونم کرد!

خوب اعصاب نداری میگفتی از اتاق فرمان واست وقت میگرفتم..!!! :)))

:)):)):))
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 20:15
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز خواهرزاده ی گودزیلام (كلاس اوله)اومد تو اتاقم گفت:دایی مامانم همش میگه ناخونات بلنده فردا میری مدرسه باید كوتاه كنی،بیا توببین اصلا بلنده؟
منم گفتم آره خاله راس میگه بلنده، مثلا اگه من جای ناظمت بودم فردا نمیذاشتم بری سركلاس...
برگشته میگه:خب خدا خر رو دید بهش شاخ نداد!!!
یعنی خدایی هنوز تو كف این حرفشم...
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 19:44
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بعضی وقتا آخرین حسی ك برات میمونه...بی حسیه
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 19:36
+2
bestdata
bestdata
اصــلا دخـتر
بـاس ریـزه مـیـزه بـاشـه
قدش از ادم کوتاهـترباشـه
پـرحرف باشـه
جیـغ جیغو بـاشـه
انـقد حرف بـزنـه کـه بـگی وای خدا نـجـاتم بــده
باس لوس باشه
باس دلبری بـلد بــاشه
باس رژ قـرمز بـزنه کـه ادمو مـاچ میـکنـه جاش بـمـونـه
گـیر بـده .الـکـی سـرتــق بــاشـه.نـاز نــازی بـاشــه
بــاس خــاص باشه
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 13:37
+3
bestdata
bestdata
سالمندی میگفت : من چهار فرزندم را در تنها اتاق منزل کوچکم بزرگ کردم
اکنون آنها در چهار منزل بزرگ خود برای من یک اتاق کوچک هم ندارند
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 13:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به خداحافظیِ تلخِ تو سوگند نشد...هر چه کردم که کنم ترک تو،سوگند نشد

خسته از بازی تکراریِ ما...رفتم اما به تو سوگند نشد

...

یه مُردم که گاهی نفس می کِشه...رو قلبش یه عکسِ قفس می کِشه

گرم بی شرف باز گره خورده به...دلی که همش پاهاشو پس می کِشه

نگو غیرممکن شده بودنت...نگو جا نذاشتم واسه موندنت

گناهم فقط بی گناهی شده...یه چیزی این وسط اشتباهی شده

حواست به من نیست،حواست کجاست...چقدر خواسته ی من اَزت نابجاست

تو باید بری آسمونی بشی...جهنم که جای چشای تو نیست

اتاقی که من توش قدم می زنم...یه دم خالی از ماجرای تو نیست

فقط اومدی دل هوایی کنی...و بعدش هوای جدایی کنی

تمومش کن آخه تا به کِی...می خوای تو دل من خدایی کنی

دیگه اصلا اَزت خوبی نمی خوام...دیگه اصلا شبا نوری نمی خوام

بزرگی کردی تا اینجاش،ممنون...تحمل کردی ما رو جاش ممنون

...

نگاه کن یه پُر ادعا رو...چطور تونستی با چشات شکارش کنی

تو باید بری،من یه دیوونم...یه بیمارو می خوای چیکارش کنی

فقط اومدی دل هوایی کنی...و بعدش هوای جدایی کنی

تمومش کن،آخه بگو تا به کِی...می خوای تو دل من خدایی کنی

نباشم شبا با کی حرف می زنی...غمای کیو از دلش می کَنی

قرار شد بری عاشق کی بشی...داری آرزومو به گند می کِشی

تو که رفتی کار هر روز و شبم هق هق شد...و خدا شاهد دق کردن این عاشق شد

حق من این همه بی کسی و آزار نبود..حق من خیره شدن به عکس دیوار نبود

تو که رفتی ریشه های منو با داس زدن...زنده بودم و به قاب عکس من یاس زدن

با روبان مشکی عکس منو تزیین کردن...یعنی می شه خاطرات خوبمون برگردن؟
آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1393/09/14 - 21:32]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/09/14 - 21:22
+1
maryam
maryam
عــشـق ؛ زیـــــبـاتـــریــن لـــذّتـــیـست .. کــه بـه وقــت ِ ارتـــکاب ِ آن .. خـــــدا ، بـــــرای ِ بـــــشر .. ایــــستــاده “دســـت” مــــــیـزنــــد …
2 دیدگاه  •   •   •  1393/09/14 - 18:11
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من باتو زندگى کردم...حقم نیست بى تو تنها شم...

واسه من ک از دنیاى تو دورم ...سخته جداشم....
دیدگاه  •   •   •  1393/09/14 - 14:14
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلتنگم نه دلتنگ تو...

دلتنگ اینکه یه روزی هوامو داشتی...

دلتنگ اینکه هر لحظه به یادم بودی...

دلتنگ هر دقیقه شنیدن صدات...

دلتنگ تا صبح بیدار موندنت، فقط به خاطر اینکه دل من گرفته...

دلتنگ اینکه اسممو سوالی صدا کنی...

دیدی؟ من که دلتنگ تو نیستم...
دیدگاه  •   •   •  1393/09/13 - 21:21
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به جای خالی ات نگاه می کنم
چشم هایم
خود را در اشک غرق می کنند
که هیچ نداشتنی تلخ تر از
فراموش کردن داشتن تو نیست...
دیدگاه  •   •   •  1393/09/11 - 22:23
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ