یافتن پست: #احساس

مهسا
مهسا
از فاصله دور پلـــیس واسم دست تکون میده و ابراز ارادت میکنه ! خیلی آدمای با محبتی هستــن ! چطوری از این فاصله منو شــــناختن !؟ یکیشون جوگیر میشه تا وسط جـــاده میاد! با حرارت خاصی واسم دست تکــون میده !!! چراغ میزنم وبا حرکت دست به ابرازعلاقه شون جـــواب میدم ! دفترچه و خودکار تو دستشه ؛ میخواد ازم امـــضا بگیره ، اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد ! اشک تو چشام حلقه میزنه از این همه احساسات پاک و بی آلایش{-18-}{-5-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/29 - 02:13
+5
امید
امید
دلم تنگ است این شبها یقین دارم که میدانی
صدای غربت من را ز احساسم تو می خوانی
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین
ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی
میان دوزخ عشقت پریشان و گرفتارم
چرا ای مرکب عشقم چنین آهسته میرانی
تپش های دل خسته چه بی تاب و هراسانند
به من آخر بگو ای دل چرا امشب پریشانی
دلم دریای خون است وپر از امواج بی ساحل
درون سینه ام آری تو آن موج هراسانی
همواره قلب بیمارم به یاد توشود روشن
چه فرقی می کند اما تو که این را نمی دانی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/29 - 00:01
+5
امید
امید
شعری زیبا از مصدق برای فروغ فروخزاد و جواب زیبا از فروغ
در دیدگاه ببینید...
4 دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 15:24
+3
sasan pool
sasan pool
‫دلم خوش بود که یارم با وفا بود
کمی از زندگیش از آن ما بود
ولی افسوس که فکر ما غلط بود
که زنگ تفریحش احساس ما بود
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 21:35
+3
mehdy
mehdy
بهترین و زیباترین چیزهای دنیا را نه می توان دید و نه می توان لمس کرد بلکه باید در دل احساس کرد (هلن کلر)
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 17:44
+4
sasan pool
sasan pool
شنیدم که رستم فلان کاره بود (جنگجو) فلان جای ایشان کمی پاره بود (آرنج) دو دستش همیشه فلان جاش بود (کمر) فلان چیز او تا نوک پاش بود (شمشیر) چو راه فلانش همی تنگ بود (حوصله) فلان با فلانش سر جنگ بود (عقل و احساس) چو رستم فلانش همی راست بود (عزم و اراده) فلان کردنش کردن ماست بود (جنگ)
فکر بد نکنید طنز بود.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 16:36
+6
mehdy
mehdy
هر گاه احساس کردی دوستم نداری
بلند فریاد بزن
تا آرام آرام اشک بریزم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 12:03
+3
مهسا
مهسا
دلم واسه عشق میسوزه،طفلی چقد حقیرشده....احساس نمیخوان آدما،دلاشون از عشق سیر شده ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 00:30
+10
sepideh
sepideh
پسر :

من اندازه ساسان مایه دار نیستم مثل اون بنز ندارم

اما عاشقتم

دختر:

من هم عاشقتم

داشتی می گفتی ساسان دیگه چی ها داره!؟
21 دیدگاه  •   •   •  1390/11/26 - 15:39
+2
ronak
ronak
دلم خوش بود که یارم باوفا بود، کمی از زندگیش از آن ما بود، ولی افسوس که فکر ما غلط بود، که زنگ تفریحش احساس ما بود
دیدگاه  •   •   •  1390/11/26 - 00:27
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ