♥ نگار ♥
شماهم وقتی بچه بودین چسب آبکی میریختین کف دستتون فوت میکردین خشک که شد میکندین
یا فقط من از این کرما داشتم!!؟؟ :/
ناظر ارسالی هاnaaman
دوستان ببخشید ما حالمون اُکــــــــی نیست شبتون شکلاتی
♥ نگار ♥
♫♫ خوشم اینقدر خوشم زبون ازش حاصله
ساقیا کاری کن امشبو یادم نره
باده از نو بده هنوز حواسم به جاست
اختیار دلم ساقی به دست شماست
مست مستم کن جامو ببر بالا بزن به دست ما
می پرستم کن تو عالم مستی امشب شب یلداست
مست مستم کن جامو ببر بالا بزن به دست ما
می پرستم کن تو عالم مستی امشب شب یلداست
می زنم می پشت هم پیمونه پیمونه
امشبو جا خوش کنم تو کنج میخونه
بی خیال غصه ها با می خوش و مستم
انگاری امشب یکی غیر از خودم هستم!
لبریز کن جام را هم پایه ساقی منم
باده اگه یاری کنه تا صبح هم می می زنم
لبریز کن جام را هم پایه ساقی منم
باده اگه یاری کنه تا صبح هم می می زنم
تا صبح هم می می زنم
خوشم اینقدر خوشم زبون ازش حاصله
ساقیا کاری کن امشبو یادم نره
باده از نو بده هنوز حواسم به جاست
اختیار دلم ساقی به دست شماست
مست مستم کن جامو ببر بالا بزن به دست ما
می پرستم کن تو عالم مستی امشب شب یلداست
مست مستم کن جامو ببر بالا بزن به دست ما
می پرستم کن تو عالم مستی امشب شب یلداست
(من عاشق این آهنگم)
ناظر ارسالی هاnaaman
کاش می توانستم رد پایی از ادم هارو از زندگیمان پاک کرد هعــــــی
♥ نگار ♥
از همین الان حتی یه دستمال کاغذی هم رو زمین میبینم
.
.
.
.
.
صد متر ازش فاصله میگیرم مبادا ترقه باشه.
ترسو تر از من دیدین تا حالا؟!
♥ نگار ♥
دست نوشته اى از ويكتور هوگو ......
اى ستمگران ، در غفلت بـــه ســر بَـــريـــد و خــود را
فَــربِـــه سازيد ؛ هر چه مى توانيد گران تــر بفروشيد
و بيشتر سود جويى كنيد .
شما خوراك هاى خـــوب بــخوريد و خـــوب بياشاميد
اما تــو اى *** درستـــكارى ***
مــــن ، بهــــتر آن مـــى دانــــم كــــه نــــانِ خــالـــىِ
تـــــو را بــــخورم ولـــى حـــقِ ديــــگران را نـــه .
ناظر ارسالی هاnaaman
گـر باده خوری تو،با خردمندان خور یا با پسری لاله رخ خندان خور
بسیار مخور،ورد مکن ،فاش مساز اندک خور و گاهگه خورو پنهان خور
♥ نگار ♥
مـــرگ به زودى مـرا به سر منزل جــاويد خواهد
رساند .
صداى پاى اسب هاى سپيدش را كـه از آسمان
فرو مى آيند مى شنوم .
و من كسى را مى مانم كه با بى صبرىِ فراوان
در كـــنارِ جـــاده منتظرِ كاروان است ، بـــــراى
رسيدن به آن اقامتگاه ابدى ، به نزد خدا .
♥ نگار ♥
بچه بودم بابام منودزدید ببره خارج باخودش .توبغل عمه ام بودم ازدستش سرخوردم ازکوه پرت شدم پایین....
23سال بعد..
پیداکنید پرتقال فروش را
اره اونم چسب رازی خخخخخخ
1394/11/8 - 21:35دقیقا
1394/11/8 - 21:38دروغ چرا من الانم همچین کاری میکنم
خوش به حالت هوف
1394/11/8 - 21:39پاشو توام همینکارو کن روله
1394/11/8 - 21:40