یافتن پست: #از

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻭ ﺑﺎﻧﻮﺍﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﻭ ﮔﺮﺍﻣﯽ :
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺧﻂ ﻟﺐ
ﺧﻄﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻭ ﻟﺐ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ
ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺩﻣﺎﻍ ﺷﺮﻭﻉ ﻧﻤﯿﺸﻪ
ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﯽ ؟
ﻧﻘﺎﺷﯿﺖ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ ؟
نکش
ﻭﺍﻻﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ
ﺷﺘﺮﯼ ﻣﮕﻪ ؟؟؟؟؟؟
ﻟﺐ ﺷﺘﺮ ﻫﻢ ﺍﻧﻘﺪ ﻧﯿﺴﺖ ..
دیدگاه  •   •   •  1394/11/18 - 15:40
+2
mirzaee
mirzaee
سلام. من mirzaee هستم، از اعضای جدید ... :)
دیدگاه  •   •   •  1394/11/18 - 15:23
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مامان بزرگم یه سفره داشت پر عكس كباب و پیاز و دوغ
^__^

.
.
.
.
.
.

.
.
میشستیم سرش با بغض غذا میخوردیم <img src=(" title=":((" />
دیدگاه  •   •   •  1394/11/18 - 15:20
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه پست خنده دار گذاشته بودم...
یکی زیرش کامنت گذاشته:
خخخخخخخگخخخخخخ
بهش گفتم:این "گ"چیه وسط خندت؟؟؟!!!
.
.
.
.
.
برگشته میگه:از شدت خنده گ*و*زی*دم
دیدگاه  •   •   •  1394/11/18 - 15:16
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
طرف عکسشو رو بشکه نفت بزنن اقتصاد دنیا خراب میشه...
اونوقت پست گذاشته من همان ماه گم گشته ام که برایه رسیدن بهم شاتل نیاز داری!
آخه لامصب برا تو شاتل میخواییم؟؟؟؟؟
یه پو دارم داره از گشنگی میمیره یکی بیاد غذا بده بهش :|
دیدگاه  •   •   •  1394/11/18 - 14:52
مهدی
مهدی
سلام. من مهدی هستم، از اعضای جدید ... :)
دیدگاه  •   •   •  1394/11/17 - 18:18
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو رو به خدا برای من مواظب خودت باش
گریه نکن اروم بگیر به فکر زندگیت باش
قصه ام میشه اگر بفهمم داری قصه میخوریی
شکایت از کسی نکن با اینکه خیلی دلخوری
دلت نگیره مهربون
عاشقتم این رو بدون
دلم گرفته میدونی؟
از هم جدا کردنمون
دل نگرونتم همش
اگر خطا کردم ببخش
بازم منو به خاطر همه خوبیات ببخش
دیدگاه  •   •   •  1394/11/16 - 20:47
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ"" ﮔﻔﺖ :""
ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ گل ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ ...
ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ ...
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺶ ﻣﺤﮑﻢ ﺯﺩﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﭼﭙﺶ
ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ ...
ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ...
گل بود،،،،،
ﺍﺷﮑﺎﻡ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ ...
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ،ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺷﮑﺎﻣﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ تو ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻫﻢ گل بود!
آنکه تو را میخواهد!
به هر بهانه ای میماند!
دیدگاه  •   •   •  1394/11/16 - 20:41
+3
مرتضی
مرتضی
زود قضاوت نکنید








زود قضاوت نکنید

روزی مردی همراه با همسرش برای پیاده روی به خیابان رفتند
آنها در خیابان قدم می زدند که ناگهان چشم مرد به این نمای اعجاب انگیز افتاد ،
بلافاصله دست زن را رها کرد و به جستجوی موبایلش شتافت
زنش که شاهد این صحنه بود چند روزی با او قهر کرد و به صحبت با او ننشست ؛
تا اینکه بالاخره روزی بطرف او آمد و از او پرسید :
« چه ضرورتی داشت که تو اینقدر تمایل داشتی که اون عکس رو بگیری؟
او جواب داد : « عزیزم ، چند بار برای تو پیش میاد که سگی رو در حال رانندگی ببینی؟
پ.ن:<< سگه>> اون گوشه س زوووود قضاوت نکنیــــــــــــــــــــد:))







دیدگاه  •   •   •  1394/11/16 - 10:21
+2
مرتضی
مرتضی




ایا علت تنفر خواننده معروف و زیبای عرب نانسی عجزم از ایرانیان را میدانید :
چند سال پیش نانسی در یکی از کنسرتهایش از ایرانیان به عنوان
گرسنه وفقیر یاد کرد . چند ماه بعد که در ترکیه کنسرت داشت
یک ایرانی همه بلیط هایش را خریداری کرد و با دو سگ وارد سالن شد هنگام آغازکنسرت یک نفر و دو سگ در سالن نشسته بود وقتی نانسی وارد شد تعجب کرد و ایرانی به او گفت
همه بلیط هایت را خریدم تا برای سگهام برنامه اجرا کنی
و ان ایرانی بیزن پاکزاد بود:)) لایک کن به افتحار بیزن پاکزاد
_____________________ توهین و بی احترامی ممنوع _______________________
___________________ برای حمایت اشتراک و لایک کنید ______________________
دیدگاه  •   •   •  1394/11/16 - 09:38
+2
صفحات: 5 6 7 8 9 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ