یافتن پست: #از

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







عشق

شرح چشم های تو ست

از طلوع گل

تا غروب پروانه

پرویز صادقی...






دیدگاه  •   •   •  1394/02/25 - 21:00
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خیلی قشنگه بخون و به سلامتی دخترا لایک کن واقعا زیباست

♥دختر با اخم اومد پیش مادرش و گفت:مامان من دیگه از دختر بودن خسته شدم!♥

♥مادرش با تعجب پرسید چرا؟♥

♥دختر گفت:خسته شدم از این تبعیضی که بین دختر و پسر قائل میشن!♥

♥پسر تا نصف شب هرجا دلش بخواد میره کسی نمیگه اشکال داره اما دختر بره میگن خوب نیست.♥
♥پسر دوست دختر داشته میگن پسره دیگه!!♥

♥دختر دوست پسر داشته باشه میگن خرابه!♥

♥پسر سیگار بکشه میگن مرده دیگه حتما دردی داره!♥

♥دختر سیگار بکشه میگن معتاده!♥

♥پسر چش چرونی کنه میگن ذاتشه!♥

♥دختر چش چرونی کنه میگن وله!♥

♥خلاصه همه چی واسه پسرا عادی واسه دخترا بد!♥

♥مادرش با لبخند گفت:عزیزم اگه شیطان کار خلافی انجام بده کسی تعجب نمیکنه!♥

♥اما کسی از فرشته انتظار بد بودن رو نداره!♥

♥سلامتی همه دخترا . .♥
دیدگاه  •   •   •  1394/02/25 - 20:57
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



نگاه کن

هنوز

از رفتنت می لرزم...
دیدگاه  •   •   •  1394/02/25 - 20:52
محمد
محمد

مُشکلـه مَـــــن از جایے شـروع شد کـه توجهـم بـه کسـے جَلـب شُـد
کـه همیشـــه سعـے میـکَرد بـے تفـاوُت بـاشـــہ........


دیدگاه  •   •   •  1394/02/23 - 12:31
+1
محمد
محمد

شـــایـــد از خــودت بــپــرسی

الان کــجـــام و در چـــه حـــالــیــم
بـــرای دلـــخــوشــیــت مـیـگـم
خـوش بـاش دوسـت مـن,عــالـیـم!

دیدگاه  •   •   •  1394/02/23 - 12:29
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سکوت بلندترین گریه یه دختره
وقتی بهت بی محلی میکنه میفهمی که واقعا شکسته
‏.
‏.
‏.
‏.
‏.
اون وقته که تو هم باس بری دست و پاشو بشکنی که دیگه ازین لوس بازیا درنیاره
1 دیدگاه  •   •   •  1394/02/22 - 14:33
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه بارم تو ۹ سالگی سر ظهر تو خونه دراز کشیده بودم .حوصلم سر رفته بود .گفتم چیکار کنم چیکار نکنم؟گفتم بزار زنگ بزنم برای یه بار هم که شده 118 بعد اسگل کنمشون و بخندم یخورده حوصلم جا بیاد .
اقا زنگ زدم 118 مرد ورداشت .گفتم:( الووو.ببخشید شماره تلفن سیندرلا رو میخوام .)
یهو یارو گفت :اره ؟؟؟منو اسگل میکنی ؟؟الان من شمارتو میدم تا قطع کنن و دارم با دوربین میبینمت .گفتم اگه راست میگی من الان در چه حالم ؟؟بخدا گفت دراز کشیدی بقل تلفن .بخدا .
من سکته کردم .گفتم:اقا جون مادرت ببخشید .غلط کردم . تو رو خدا ببخشید .
یارو ترکیده بود از خنده .منم گریه ام گرفته بود اگه قطع کنه من چی به مادرم بگم .
تا 2 هفته هر روز دقیقه به دقیقه مثل اسگلا تلفن رو ور میداشتم ببینم بوق داره یا نه .
دیدگاه  •   •   •  1394/02/22 - 14:25
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


3 دیدگاه  •   •   •  1394/02/20 - 22:52
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


2 دیدگاه  •   •   •  1394/02/20 - 22:48
+2
ali
ali
سلام. من ali هستم، از اعضای جدید ... :)
دیدگاه  •   •   •  1394/02/19 - 20:01
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ