یافتن پست: #اشک

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

از این شب های بی پایان، چه می خواهم به جز باران
که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده...
به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت،
دریغ از لکه ای ابری که باران را به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند نه همدردی،
نه دلسوزی، نه حتی یاد دیروزی... هوا تلخ و هوس شیرین
به یاد آنهمه شبگردی دیرین،

میان کوچه های سرد پاییزی
تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟
ببارو جان درون شاهرگ های کویر آرزوهایم تو جاری کن که من دیگر برای زندگی از اشک خالی و پر از دردم ببار امشب!
من از آسایش این سرنوشت بی تفاوت سخت دلسردم
.
ببار امشب که تنها آرزوی پاک این دفتر گل سرخی شود روزی!
ودیگر من نمی خواهم از این دنیا نه همدردی،
نه دلسوزی، فقط یک چیز می خواهم!
و آن شعری
به یاد آرزوهای لطیف و پاک دیروزی...  

دیدگاه  •   •   •  1392/06/3 - 23:37
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بی اعتماد زیستن این سان به آفتاب بی اعتماد زیستن
این سان به خاک و آب
بی اعتماد زیستن این سان به هر چه هست از آن همه شقایق بالند در سحر
تا این همه درخت گل کاغذین که رنگ بر گونه شان دویده
و
بگرفته جای شرم بی اعتماد زیستن این سان به چشم و دست
در کوچه ای که پاکی یاران راه را تنها در لحظه ی گلوله ی سربی در اوج خشم تصدیق می توان کرد
آن هم با قطره های اشکی در گوشه های چشم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/3 - 23:31
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تا حالا دقت کردین دقیقا همون زمانی که می خوای یواشکی و بی سر صدا راه بری ،
تمام استخون های بدنت شروع می کنن به شکستن !
اعمم از پا ، گردن ، لگن ، قولنــج و ...!!
البته اگر لق بودن سرامیک و موزاییک های زمین رو در نظر نگیریم !!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/2 - 22:47
+4
roya
roya


1377242784640802_orig.gif

اینکه یواشکی دلتنگش باشی


خیلی بهتر از اینه که


بهش بگی و هیچ جوابی نگیری


 

1377242784640802_orig.gif

1377241607313365_orig.jpg
دیدگاه  •   •   •  1392/06/2 - 09:58
+5
roya
roya
چراغ دل تاریکم از این خانه مرو ،
آشنای تو منم بر در بیگانه مرو
، شمع من باش و بمان نور ز تو اشک ز من ،
جانفشان تو منم در بر پروانه مرو ،
سوختی جان مرا آه مکن
، اشک مریز
، از بر عاشق دلداده غریبانه مرو .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 22:16
+7
roya
roya
ببار ای باران ، ببار که غم از دلم رفتنی نیست،
اشکهای روی گونه ام دیدنی نیست.
ببار ای باران که این تنهایی تمام شدنی نیست،
آن لحظه های زیبا تکرار شدنی نیست.
ببار ای باران که شعر تلخ جدایی خواندنی نیست ،
غم تلخی که در سینه دارم فراموش شدنی نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 21:45
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

سیب سرخی را به من بخشید و رفت ، عاقبت بر عشق من خندید و رفت ، اشک در چشمان سردم حلقه زد ، بی مروت گریه ام را دید و رفت .


دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 18:23
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نام آهنگ: زندگی

زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق

زندگی یعنی لطافت گم شدن در نرمی عشق

زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق

رفتن و آخر رسیدن بر در آبادی عشق

می‌توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن

پرغرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن

می‌شود اندوه شب را از نگاه صبح فهمید

یا به وقت ریزش اشک شادی بگذشته را دید

می‌توان در گریه ابر با خیال غنچه خوش بود

زایش آینده را در هر خزانی دید و آسود

می‌توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن

پرغرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 17:42
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


خوبم …! باور کنيد …؛ اشک ها را ريخته ام … غصه ها را خورده ام …؛ نبودن ها را شمرده ام …؛ اين روزها که مي گذرد … خالي ام …؛ خالي ام از خشم، دلتنگي، نفرت …؛ و حتي از عشق …! خالي ام از احساس …


دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 17:26
+5
xroyal54
xroyal54

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد


میخواهی کودک باشی


کودکی به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد


و آسوده اشک می ریزد


بزرگ که باشی


باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی

دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 17:22
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ