یافتن پست: #امروز

محمد
محمد
امروز صبح به ایستگاه قطار رفتم
برای همه ی مسافران دست تکان دادم

بی محابا به همه ی شان لبخند زدم

آخر شنیده ام

این قطار از کنار خانه ی تو می گذرد

بانو . . .
دیدگاه  •   •   •  1393/03/12 - 17:49
+3
ساناز
ساناز
سلام - مرسی از دوستانی که تولد منو بهم تبریک گفتن لطف دارن
ولی خاک تو سر اونی که میدونست تولدمه و بروی خودشم نیارود :|
4 دیدگاه  •   •   •  1393/03/8 - 19:38
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







حال و روز امروز دنیای ما....






دیدگاه  •   •   •  1393/03/8 - 18:25
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من اکثرا وقتی ایرانسل پیام میده نخونده پاکش میکنم . . .امروز پیام داد :....بذار حرفمو بزنم اگه غیر منطقی بود بعد پاکش کن :|
.
.
.
.
:)) بیچاره 7575
4 دیدگاه  •   •   •  1393/03/8 - 16:10
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دل می شود از تو قرص با یک بوسه
احوال مرا بپرس بــــــــــــا یک بوسه
لب های تو نسخه ای مرا پیچیدند
صبح و شب و ظهر، قرص، با یک بوسه!!
................................................
مصراع نخست: من تو را می بوسم
در مصرع بعد هم تو را می بوسم
ایراد ندارد! به کسی چه! اصلا
شعر خودم است من تو را می بوسم!
............................................
بی دغدغه همچنان تو را می بوسم
بی بوسه عزیز! در خودم می پوسم
آنقدر به بوسه ی تو معتادم که
یک قافیه در میان تو را می بوسم!
.........................................
وقتی (به سلامت) است روی لب تو
انگار قیامت است روی لب تو
لب بر لب تو... دوباره برمی گردم
این بوسه امانت است روی لب من!
.........................................
عمریست شبانه روز لب هایت را...
لب باز نکن هنوز لب هایت را...
نه! سیر نمی شوم به چندین بوسه
بر روی لبم بدوز لب هایت را!
......................................
تا از لب تو شنید بوسه بوسه
از روی لبم پرید بوسه بوسه
پس کی تو مرا...؟ کی تو مرا...؟ کی تو مرا...؟
جانم به لبم رسید بوسه بوسه
....................................
عشق آمد و ناگهانی از بوسه نوشت
یک آیه ی آسمانی از بوسه نوشت
با قرمز لب های قشنگت تا صبح
بر روی لبم رمانی از بوسه نوشت
......................................
امروز خراب دیشبم از بوسه
لبریز حرارت و تبم از بوسه
بر روی لبم بدوز لب هایت را
امروز که من لبالبم از بوسه
..................................
می آیی و آب می شود تب هایم
مهتاب تمام می شود شب هایم
لب بر لب تو گذاش... بیدار شدم
طعم گس بوسه می دهد لب هایم
......................................
عادت کرده فقط به گرما لب هات
می سوزد از سوزش سرما لب هات
می ترسم اگر لبم به لب هایت خورد
آلوده شود به آمفولانزا لب هات!!
...............................
می لرزم و ضعف دید دارم دکتر
مجنونم و شکل بید دارم دکتر
لبهای من از تب جنون می سوزند
بوسیدگی شدید دارم دکتر!!
..............................
در آب که شستی تن بی تابت را
دیدند تمام رودها خوابت را
لبهام به شکل بوسه ـ ماهی شده اند
بنداز درون آب قلابت را
دیدگاه  •   •   •  1393/03/7 - 16:28
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز مامان دوستمو دیدم
فهمیدم دوستم دیروز با من رفته یه مسافرت دو سه روزه !!!
دهنش آسفالته
دیدگاه  •   •   •  1393/03/5 - 16:15
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﻴﻢ صدای جیغ و داد ﻣﻴﻮﻣﺪ
.
.
.
.
.
.

رفتم چک کردم ﺩﻳﺪﻡ pou ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻭﺷﻮ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﺧﻮﻧشو داره......... کثااااااااااااااافط
حیف اون همه غذایی که تو شکمت کردم
2 دیدگاه  •   •   •  1393/03/4 - 19:45
+2
be to che???!!
be to che???!!
امروز تو خیابون یه پیکان دیدم پشتش نوشته بود:
Go With With
بعد از کلی تحیق و تفحس در متون انگلیسی فهمیدم منظورش هست:
برو بابا!!
2 دیدگاه  •   •   •  1393/03/4 - 15:12
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز وقتی خواستم پول تاکسی رو بدم راننده نگرفت
گفت: Unknown از شما عمرا کرایه بگیرم
با تعجب پرسیدم شما منو میشناسی؟؟؟
گفت :بله که میشناسم
دخترم یکی از ادد لیستای شماست،،،
پستای شما شادی رو به زندگی ما اورده
اشک تو چشمام حلقه زدو گفتم من متعلق به شما هستم
هیچی دیگه اینطور شد که من تو سطح کشور مشهور شدم،،،
.
.
.
.
.البته حمل برخودستایی نباشه
دیدگاه  •   •   •  1393/03/2 - 20:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز تو گوشیم صدای خنده دختر و پسر میومد
رفتم چک کردم دیدم pou دوس دخترشو آورده خونش کصاااافد: :|
دیدگاه  •   •   •  1393/02/30 - 22:23
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ