یافتن پست: #اه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



عادل ایجا شبیه این حراستیاست که دمِ دانشگاه ها گیر میدنِ
2 دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 19:34
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چگونه در آسانسور کرم بریزید! (طنز لوس!!!!!!)

وقتی در اسانسور بسته میشه با صدای بلند بگین :نترسین.. نگران نباشین ..لازم نیست خونواده هاتون رو خبر کنین چند لحظه دیگه در باز میشه.
وقتی همه سوار شدید و در بسته شد بلند بگید برای سلامتیه آقای راننده صلوات
وقتی از آسانسور پیاده میشین دگمه همه طبقات رو بزنین... مخصوصا اگه یه عده هنوز تو آسانسور هستن.
به دوست خیالی تون رو جوری که انگار همراه شما هست به همه معرفی کنین و شروع کنین الکی باهاش حرف زدن.
رو به دیوار آسانسور در حالی که پشت تون به همه هست بایستین...اگه شما نفر اولی باشید که سوار شدین به احتمال زیاد بقیه هم همین کارو میکنن
یه دفه بگین : ای وای ..نه .. بارون گرفت... بعدش چترتون رو باز کنین.
از همه آدرس ای- میلشون رو بپرسین و بعد آدرس هاشون رو مسخره کنین.
در کیفتون رو باز کنین و انگار یکی اون تو هست یواش بگین ..هوای کافی داری؟؟؟
هر کسی که وارد میشه باهاش دست بدین و یه سلام علیک حسابی بکنین و بگین میتونه شما رو جناب تیمسار صدا کنه.
هر از چند گاهی صدای گربه در بیارین.
به یکی از مسافر ها خیره بشین بعد یه دفعه بگین ..اوه تو که یکی از اون هایی...بعد تا میتونین ازش فاصله بگیرین.
یه عروسک خیمه شب بازی دستتون بکنین و با بقیه مسافر ها از طرف اون حرف بزنین.
هر طبقه که میرسین ..صدای دینگ در بیارین..بعد به یکی از مسافر ها بگین نوبت تو هست ...خدا بیامرزتت.
یه صندلی (تا شو) با خودتون بیارین یه دوربین با خودتون بیارین و از بقیه مسافر ها عکس بگیرین.
وقتی چند نفر پشت سرتونن و می خوان سوار آسانسور بشن .. وقتی دستگیره ی درب آسانسور رو گرفتید تا باز کنید سریع دستتون رو بکشید انگار که برق گرفتتون !!فکر کنم بقیه با پله برن !!
وقتی آسانسور به هر طبقه رسید ، اعلام کنید ، مثلا بگید طبقهههههه پنجـــــــــــــــــــم
زیر لب این شعر رو باصدای آروم بخونید دارم میرم به تهرون ...دارم میرم به تهرون ....(همزمان بشکن هم بزنید) دادادا دیدام دیمدام دام .. .. بعد هرکی نگاتون کرد ساکت شید ....تا روشو برگردوند دوباره از اول !!!! l
تا سوار آسانسور شدین یه هات داگ نیم متری از تو کیفتون در بیارین شروع کنید با ولع بخورید همزمان ملچ ملوچ هم بکنید
وقتی همه داشتن پیاده میشدن بگید: مسافرین عزیز کاپیتان با شما صحبت میکنه به امید دیدار شما در پرواز های بعد..
البته اگه دیدین همون پایین تحویلتون دادن به تیمارستان از ما به دل نگیرین.
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 19:16
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




خسته ام ... میفهمی؟؟؟ خسته ...

حال این روزهای من...
شاید هم...
حال این روزهای خیلی از ماها...

دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 18:46
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مورد داشتیم:
اسم: بتول
فامیل : شتر خوار
تحصیلات : نهضت سواد آموزی
متولد : ناصرآباد جرقویه سفلی از توابع قلی آباد گتوند
سن : 32
علایق : الاغ سواری
میوه مورد علاقه : کاهو . . . . . . . . . . . . . .

و حالا مشخصات facebook:
اسم: ساناز
فامیل : آریایی
تحصیلات : فوق لیسانس کامپیوتر
متولد : تهران فرمانیه
سن : 25
علایق : اتومبیل رانی ، نواختن پیانو
میوه مورد علاقه : انبه . اناناس . موز !!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 18:38
+3
SADAF.SHAHLAI
SADAF.SHAHLAI
به یارو میگن ماه رمضونه سحر صدات کنم ..میگه نه بابا همون اصغر صدام کن....{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 17:10
+15
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می خواستیم ناهار بخوریم، گودزیلای خواهرم عوض غذا داشت ماست می خورد.
بهش گفتم به نظر من که نمیشه جای غذا ماست خالی خورد.
برگشت بهم گفت به نظر تو نمیشه، به نظر من میشه!!!
من :|
گودزیلا ^_^
بقیه حضار D:
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 13:22
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
فانتزیم اینه برم سرکلاس هندسه
.
.
.
.
.
.
بگم این درسا بسه کاش که این زنگ بخوره دل به دلدار برسه^_^
بعد استاد از کلاس بخواد بیرونم کنه همونجوری که زل زده توچشام که من پاشم برم بیرون برگردم بگم:خوب دست منو خوندی منو بدجوری سوزوندی منو مثل یه برده کجاها که نکشوندی^_^
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 13:16
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
یکی بود ، یکی نبود
به غیر من، دلای تنهای زیادی بود

کاش این قصه گو من نبودم
راوی تنهایی و درد و رنجتون نبودم

کاش بتونم همراه دلاتون بمونم
واسه تنهایی هاتون یه سر پناه بمونم

می دونم غصه زیاده واسه هممون
یادمون باشه اینجا کنار همیم، هممون ...
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 13:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آهـــــــــای فلانی !
یـــادت باشــد ...
کـــم حوصلـه ســت ..
ظـاهـــرش جـــدیست ..
امـا دلـــی دارد کـه مــهربـانـی اش بـه وسعـت یک اقــیـانــوس است !
بــد قـول نــیـست .. امـــا گرفتار است
با او راه بیا....!
خــستـه کـه بــاشـد ..
تــنهـایش بــگــذار ...!
تودار است ..
اما صبر کن خودش بعد حرفهایش رامی گوید !
او تمام دنیای من است ...
مبادا بیازاریش ....
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 13:08
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چگونه در ماه رمضان تشنگی خود را برطرف کنیم:
ابتدا به سمت راست نگاه کنید…
سپس به سمت چپ نگاه کنید…
اگر کسی نبود یک لیوان آب سرد سر بکشید! تا تشنگی تان برطرف شود!
اگرم کسی دید؛ با کف دست بکوبید روی پیشونی خود و بگویید:
ای وای! یادم نبود که روزه ام…!
اونم میگه: یادت نبود، مشکلی نداره…!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 13:04
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ