یافتن پست: #اه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بِزَنتت،
نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب میگیره.
فک کنم سوتفاهم شده با خدا
دیدگاه  •   •   •  1393/03/24 - 12:36
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیشب اینترنتم قطع شد
رفتم یه ذره باخانواده نشستم،باهاشون آشناشدم به نظرآدمای خوبی مینان!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/03/24 - 12:23
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده با عجله میاد به سمتت، بدون براش عزیزی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می خندی برمیگرده نگات میکنه، بدون براش قشنگی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه میکنی باهات اشک میریزه، بدون دوستت داره
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری با یکی دیگه حرف میزنی ترکت میکنه، بدون عاشقته
دیدگاه  •   •   •  1393/03/24 - 12:22
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







دوست دارم مثلا یه پسر داشته باشیم ،

چشم هاش و خنده هاش شبیه تو باشه!

باهات مردونه حرف بزنه!

ادکلن تو رو بزنه!

موهاشو مثل تو درست کنه!

پیراهن های تو رو بپوشه !

بیاد پیشم و بهم بگه : مامان خوشتیپ شدم ؟!

منم بخندم و به تو نگاه کنم...!






2 دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 18:47
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







یـــه هــمــکـــلـــاسی پــایـــه ایــنــجــــوری هـــم نــداریـــم بـــاهـــاش تــقــلــبـــ کنــیـــم ایــنــروزا...:-S:D






دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 18:45
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
جذاب ترین مرحله ی عشق همین است :
از من تو همان چیز بخواهی که ندارم !
دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 18:38
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو عروسی بودیم گفتم اه اه چقد اون دختره بد میرقصه کوتاهم نمیاد یه بند وسطه ...
یهو خانومه کناریم گفت ببخشیدا
اما اون دختر نیس پسر منه
گفتم ای وای ببخشید شما مادرشین؟
سرخ شد گفت خجالت بکش من باباشم...
دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 17:44
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







همیشه همینطوره آدمها یا اشتباهی سر راه هم قرار می گیرند یا دیر ...






دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 17:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







خوابیدن میان دستان تو
بیدار شدن روبه روی چشمان تو
دیدن لبخند هر روزه ی تو
گرفتن دستان گرم تو
سر بر بازوی تو نهادن
سرت را به سینه فشردن
راه رفتن بازو به بازو کنار نگاه تو
این است تنها آرزوی من
رویای همه ی شبهای من






دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 15:56
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







کاش خدا.......
از پشت ابرها میومد پایین......
گوشم رو محکم میگرفت و داد میزد
اهاااااای......
بگیر بشین سر جات
انقد غر نزن.....
همینه که هست.............
بعد یه چشمک میزد و اروم توی گوشم میگفت:
همه چیز درست میشه.......
ایلمان






دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 15:51
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ