یافتن پست: #این

محمد
محمد

پــــلاک


کوچـــه حـــتــــی آدرس


خانـــــه ام را عـــــوض کــرده ام


چه فایــــده یــــاد تــــــــــــــو


در پــــرت تــــرین خیـــابـــان های


این شـــهــــر هـــم مـــــرا به راحــتــی


پـــیــــدا می کـــنـــد

دیدگاه  •   •   •  1394/04/18 - 09:39
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


1 دیدگاه  •   •   •  1394/04/16 - 15:47
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حس قشنگیه
یكی نگرانت باشه
یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده
سعی كنه ناراحتت نكنه،

حس قشنگیه...
وقتی ازش جدا میشی اس ام اس بده
عزیز دلم رسیدی ؟
قشنگه: یهو بغلت كنه،
یهو . . . تو ی جمع ..تو گوشت بگه دوست دارم
بگه كه حواسم بهت هست
حس قشنگیه ازت حمایت كنه...

آره...

دوست داشتن همیشه زیباست...
دیدگاه  •   •   •  1394/04/11 - 17:19
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







خیلی وقت بود از این پست ها نذاشته بودیم






دیدگاه  •   •   •  1394/04/11 - 17:18
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







اصن چه معنی داره پسر بیاد التماس و خواهش تمنا ؟
پسر که یه دختر رو دوست داره باس همین جوری ورش داره ببره ^_^
این خانوم واس ماس یعنی کلش واس ماس ;)






دیدگاه  •   •   •  1394/04/11 - 17:17
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﯾﻨﻢ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﭘﺴﺖ ﻣﻦ:(
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﻭﺳﺘﺎﻯ ﮔﻠﻢ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﻴﺪ . ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻤﺘﻮﻧﻢ !
ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﺍﺯﭼﻰ ﺑﮕﻢ ﻭ ﺍﺯﮐﺠﺎﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﻴﺪﻡ
ﻧﺎﺍﻣﻴﺪﺷﺪ . ...
ﺍﻣﺮﻭﺯﺑﻌﺪﺍﺯ 1 ﻣﺎﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻤﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺷﮏ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻮﺩﻡ ...
ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﮔﻪ ﻫﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ .ﺍﻣﺎ ﺩﮐﺘﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰﻭ ﻭﺍﺿﺢ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﻯ ﮐﺎﺵ ﻧﻤﻴﮕﻔﺖ !!
ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻣﯿﺪﻡ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺷﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻄﻤـئن ﺷﺪﻡ ﺍﺯﻫﻤﻪ ﭼﯽ
ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺳﺨﺘﻰ ﺭﻭﺳﭙﺮﻯ ﻣﻴﮑﻨﻢ . . ﻫﻴﭽﮑﺲ ﺍﺯﺁﺯﻣﺎﻳﺶ
ﺩﺍﺩﻧﻢ ﺧﺒﺮﻧﺪﺍﺷﺖ . .. ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﺎﻗﺒﻞ ﺍﺯﺍﻳﻨﮑﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ
ﺷﻢ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﮕﻢ ... . ﺍﻻﻧﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮﺍﺯﺍﻳﻦ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ
ﻓﻘﻂ ﭼﻴﺰﺍﻳﻰ ﮐﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﻭﻣﻴﻨﻮﻳﺴﻢ :
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺍﮔﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻤﺸﻮ ﻣﯿﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﺎﺭﯾﺶ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮐﺮﺩ
ﺩﮐﺘﺮ ﺍﯾﻨﺎﺭﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺩﺭﺑﺪﻧﻪ ﺗﻮ ﻳﻪ ﻧﻮﻉ ﮐﺮﻡ ﻭﺟﻮﺩﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺷﺮﻭﻉ
ﻣﻴﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﺗﻮ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﻣﻴﺬﺍﺭﻱ ﻫﻴﭻ ﺟﻮﺭﻡ
ﺍﯾﻦ ﮐﺮﻣﺎ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻧﻤﻴﺸﻪ!!!!!
عمه هم دارم به روح اعتقاد ندارم ولی:)):))
دیدگاه  •   •   •  1394/04/7 - 19:29
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر:عشقم میخوام یه چیزی بگم ولی قول بده که عصبانی نشی...
پسر:باشه بگو
دختر:داداشم هفته پیش خواهر تو رو دیده و خیلی خوشش اومده و می خواد
که باهاش حرف بزنه...
پسر:چییییییییی؟ غلط کرده استخوناش رو خرد میکنم دندوناش رو می ریزم
توی حلقش... اون کی باشه که به ناموس من نگاه کنه؟!!
به چه حقی می خواد دستش رو بگیره؟!
دختر:میشه دستمو ول کنی لطفا...؟
پسر:چرا؟!
دختر:چون الان تو هم دست ناموس داداشمو گرفتی...
منو فراموش کن وبرو مواظب ناموست باش و به ناموس دیگران
کاری نداشته باش
اینجاست که میگن که روشنفکریت برای دخترای غریبه است
به مادر و خواهرت که می رسه قیصر میشی؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1394/04/7 - 19:15
+1
محمد
محمد

هیــــــس!ساکتــــ
فریـــــــادت را بی صدا کن

بــــــغضت را نوش جان کن

و اشکــــــــ هایت را پنهان

اینجا هیچـــکس به فکر دیگری نیست

همه در تـــــــــــکاپوی خواسنه های خویش هستند

و برای رسیــــــــــــــدن به مرادشان از تو هم می گذرند

شکـــــــ نکـــــن


 
دیدگاه  •   •   •  1394/04/7 - 18:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هرگز نمی توانی سن یک زن را از او بپرسی !
چرا که او هم نمی داند ؛
سنش با شب هایی که بغض کرده و گریسته چقدر است ...
11 دیدگاه  •   •   •  1394/04/6 - 18:50
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اینجوری شده دیگه ،
وقتی به یه آدم زیادی لطف می کنی ،
بعد از مدتی هم خودشو گم میکنه ،
هم تــــورو ...!
دیدگاه  •   •   •  1394/04/6 - 18:50
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ