dr.amirjadidi
اگه تونبودی من دلمومیدادم به کی_اگه تونبودی من میشدم عاشق کی خوشبختی یعنی اینکه دسستتو تودست من میزاری دنیابی تونمیخوام بگوازتوبدون من بیزاری .بیابهم بگوتوهم مثل من حس تومنوتنهانمیزاری منودوست داری همانجوری که دوستت دارم .بیاخودت ببین بی توبرازروزهای تکراری بازگریه بازداری باسه هرکاریی تونباشی.....
♥ نگار ♥
بخواهی یا نخواهی
من عاشق ات شده ام
دور باشی یا نزدیک
مهم نیست
اینکه من
یک لحظه حتی
از یاد تو
خیال تو
و عشق تو غافل نباشم
یعنی اینکه عاشقی را،
رو سپید کرده ام!
♥ نگار ♥
بنـــد دلـــم را
به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم
که هر جـــا رفتـی
دلــم را با خود ببری
غــــافل از اینکه
تو پـــا برهنـــه می روی
و بی خبــــر…
♥ نگار ♥
دختر باس خانم باشه
دلش واسه آقاشون حتی بعداز یه دقیقه تنگ بشه
دخترباس شیطون باشه
دست شویی رو با مسواک آقاشون بشوره
دخترباس ناناز باشه
دختر. باید یه کم بداخلاق باشه
اما با مردااااای نامحرم کلابداخلاق باشه
دخترباس غیر از کار با واتساپ کار با وایتکس هم بلدباشه
دختر باس به اقااااش بگه من لواشک میخااااااام نخری باهات قهرم
و اما پسر
پسر باس خوش اخلاق باشه هر روز بوس خانومش بکنه
واسه خانمش لواشک و پاستیل و شکلات بخره
هوای خانمشو داشته باشه مخصوصاتو خونه مامانش
پسر باس ظرف بشوره
باید غیرتی باشه
کلا پسر بااااس مرد باشه نه یه سوسوله قرتی بعله
♥ نگار ♥
ما ساده بودیم.......
هرچه در دل داشتیم رو کردیم.....
بی معرفت نبودیم....
ولی دوره عوض شده.....
قدیمها مردم همدیگر را دور میزدند......
این روزها از روی هم رد می شوند.......
انگار سادگــــی.....
این روزها مُدرن ترین نوع خودکشی ست ...!
"عباس معروفی"
♥ نگار ♥
مَن ...
یه دَهه هَفتادی اَم ...
نَسلی که دَهه شَصتی ها بِهِش میگَن بَچّه ...
نِمیگَم بُزُرگَم ...
نِمیگَم شاخَم ...
نِمیگَم تَمامِ بَدبَختیا ماله ماس ...
اَمّا اینو میگَم ...
مَن نَسلِ سُکوتَم ...
نَسلِ یه عُمر حِقارَت ...
نسلِ بوسه های خیابانی ...
نَسلِ چَت وَ اِس اِم اِس ...
نَسلِ دَرد وَ دِل با غریبه های مَجازی ...
نَسلِ غیرت رو خواهر وَ روشن فِکری رویِ دُختَرِ هَمسایه ...
نَسلِ کادوهای یَواشَکی ...
نَسلِ جُمله های کوروش و دُکتُر شَریعَتی ...
نَسلِ تَرس از رَقصِ نورِ ماشینِ پُلیس ...
نَسلِ خُفته ...
نَسلی که زَجر می کِشه اَمّا میتَرسه ...
میتَرسه اَز بَیانِ دِل ...
اَمّا دُختَر پِسَر های تو پارک رو بَرای اَمنیّت جامِعه جَمع کَردَن ...
تو تَحریم به دُنیا اومَدیم ...
تو سَختی زِندِگی کَردیم ...
اَگه ...
اَگه مَن وَ تو نَسوزیم این جامِعه چه جوری روشَن بِشه؟
مَن ...
نَسلِ سُکوتَم ...
نَسلِ خُفته ...
نَسلِ سوخته ...
پَس ...
پَرچَمِ ما دَهه هَفتادی ها بالاس ...