یافتن پست: #بابا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضی از دوستان هستن كه فكرمیكنن لایک كنن ازحجم دانلودشون كم میشه.
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:42
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
#دانلود+نوحه+ویژه+شهادت+حضرت+علی(ع)




دانلود نوحه حیدر بابا با صدای هلالی





[لینک]
آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/05/23 - 01:06]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:40
+12
saman
saman
در CARLO
مامانم رفته مسافرت , خونمون از فرط شلوغی و کصافط , مثه خرابه های هیروشیما , بعد از انفجاره بمبه !
بابام : کاش یکی می اومد خونه رو حسابی تمیز می کرد , بیست تومن می ذاشتم کف دستش !
من : پول بده من تمیز می کنم !
بابام : لازم نکرده ! تو پول بده , خودم تمیز می کنم !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:29
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


@arash-tavanaei
آرش رفته خواستگاری بابای عروس با لپ تاپ اومده می گه جوان، من اهل تحقیقات محلی و اینا نیستم، یوزر پسورد بیاتویونیت رو بزن! {-7-}


4 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 12:18
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
#دانلود+نوحه+ویژه+شهادت+حضرت+علی(ع)


دانلود نوحه دلت گرفته بابای زینب با صدای اکبری





[لینک]
آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/05/23 - 01:07]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 01:25
+11
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
گور بابای اونايى كه وقتى خوشن ، ميس كالشونيم...!
وقتى تنها ميشن ،رفيق فابشونيم !!
<img src=" />
قبول دارین؟؟؟؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 16:29
+11
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
چن روز پیش با موتور رفته بودم یه جعبه بیسکوئیت بخرم<img src=" />. جعبه رو گذاشتم روی باک موتور و با دو تا پام اونو گرفتم که نیوفته.<img src=" /><img src=" /> داشتم میرفتم که همسایمونو دیدم. از دور سلام کرد{-74-}. منم دستمو بلند کردمو جواب دادم{-79-}{-79-} و با دست اشاره به جعبه بیسکوئیتی که لای پام بود کردمو گفتم: بفرمائید<img src=" /><img src=" /><img src=" />. یهو اخماش رفت تو هم<img src=" /><img src=" /> بنده خدا جعبه رو ندید...<img src=" />از فرداش دیگه جواب سلاممونم نداد.<img src=" /><img src=" />من موندم چجوری بش بگم که بابا منظور من بیسکوئیت بود نه چیز دیگه ای<img src=" /><img src=" />
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 16:27
+8
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
امسال منو دختر خالم رفته بودیم واسه عید لباس بخریم{-101-}{-102-}....رفتیم تو یه بوتیک...یه شلوارو انتخاب کردم <img src=" />...رفتم تو اتاق پرو پوشیدم و ازش خوشم اومد<img src=" />...داشتم میرفتم سمت فروشنده که بگم آقا همینو برمیدارم...یهو دیدم دختر خالم با سرعت دستشو گذاشت رو شونم و منو کشید<img src=" /><img src=" /><img src=" />گفتم:چته بابا؟!گفت:پایینو نگاه کن..آقا ما هم نمیدونستیم بریم سمت فروشنده یا اتاق پرو<img src=" /><img src=" />...هم شلوار خودم هم شلواری که می‌خواستم بخرم دستم گرفته بودم بدون شلوار اومده بودم از اتاق پرو بیرون<img src=" /><img src=" /><img src=" />
دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 16:23
+7
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
چهار پنج سالم بود<img src=" /><img src=" />.بابام یه ادوکلن خوش بو داشت خارجی و گروووون و کمیاب{-64-}"اینجوری میشد قیافش وقتی میزد"...یک روز رفتم همممشو رو لباسام خالی کردم<img src=" /><img src=" />...بابام که اومد خونه یه کتک مفصل خوردم{-65-}...اما تا مدتها تو این فکر بودم که کی به بابام گفته و بابام از کجا فهمیده<img src=" /><img src=" /><img src=" />...کلی طول کشید تا فهمیدم.{-87-}
دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 16:22
+6
ADONIS AVOCAT
ADONIS AVOCAT
سلام. من ADONIS AVOCAT هستم، از اعضای جدید ... :)
16 دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 16:11
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ