tamanna
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند* همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند* دیو هستند ولی مثل پری می پوشند* گرگ هایی که لباس پدری می پوشند*آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند* عشق ها را همه با دور کمر می سنجند* خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد* عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد - بابا ايول به من _
mah3a
ای کاش حاجی فیروز های ما هم اون قدر دلشون شاد بود و در طول سال درآمد داشتن که مثل بابا نوئل ها / به جای گدائی کردن / هدیه می دادن / ای کاش ...
☺SAEED☻
دیگران را ببخش … نه به خاطرِ اینکه سزاوارِ بخشش اند … به دلیلِ اینکه: گورِ بابا شون !!!
شاهین
از طرفه قلت املایی مخصوصه شادکردنه بچه هایی گل bia 2 uni
فتوالله واستاده بوده سر كوچه، هي اخ و تف مينداخته، باخودش ميگفته: نامرد عجب دست فرموني داشت! يك بابايي ازش ميپرسه: ببخشيد، ميشه بگيد چيكار ميكنيد؟ ميگه: طرف تو كوچه شيش متري با تريلي هيجده چرخ اومده بود ميخواست دور بزنه گفتم نميشه گفت: اگه شد چي؟ گفتم اگه شد بيا برين تو دهن من! ! نامرد عجب دستفرموني داشت!