یافتن پست: #بابا

مهسا
مهسا
حیف نون زنگ ميزنه به صدا سيما، ميگه: بابا اين چه وضعيه؟! اين سريال امام علي كه همش بدآموزي داره! يارو ميگه: براي چي؟ حیف نون ميگه:‌ بابا الان دو هفته‌ست هروقت ميام پسرمو تنبيه كنم،‌ ميدوه ميره تو كوچه لخت ميشه..{-7-}{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/24 - 01:03
+4
مهسا
مهسا
به غضنفر میگن : میدونی داداشت اچ آی وی (ویروس ایدز) داره ؟ میگه : نه بابا، اون که تا دیروز جی ال ایکس داشت..{-54-}{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/24 - 00:58
+2
امیرحسین
امیرحسین
یارو میره توالت، زنش زنگ می زنه میگه كجایی؟ یارو میگه خونه بابات! زنش میگه همون جا یه چیزی بخور بیا من چیزی درست نكردم!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 23:40
+6
محمد
محمد
سه تا ترک میرن دزدی , صابخونه بیدار میشه و دزدا میرن هر کدوم تو یه گونی قایم میشن!صابخونه میاد و به گونی اول لگد میزنه..صدای نون خشک در میاره! به دومی لگد میزنه .. صدای گردو در میاره! به گونی سوم لگد میزنه … هیچ صدایی در نمیاد..دویاره محکمتر لگد میزنه… باز صدا نمیده!؟ دفعه سوم که لگد میزنه [!] با عصبانیت میاد بیرون میگه بابا ..آرده ، آرد ..آرد صدا نداره ! میفهمی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 22:44
+7
?
?
غضنفر می ره جبهه بعد از ۲ روز برمی گرده.میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟ «
میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 22:31
+2
?
?
غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه «
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 22:26
+2
?
?
غضنفر بابا ش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه «
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 22:18
+2
?
?
غضنفر ساندویچ‌فروشی داشته، ‌یک روز یک بابایی میاد میگه: ‌قربون یک ککتل بده، ‌فقط بیزحمت توش گوجه نذارید. غضنفر میگه: آقا امروز گوجه نداریم، میخوای خیارشور نذارم؟!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 21:44
+1
ronak
ronak
وقتی لایک نمی کنید این شکلی میشم .... :|
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 21:14
+8
ronak
ronak
دلنوشته دختران مجرد:
از کلاس اول خواندیم آن مرد آمد.آن مرد با اسب آمد. ما که ترشیدیم مرتیکه با خر هم نیامد و باز هم بابا نان داد!
3 دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 16:30
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ