یافتن پست: #بابا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


6 دیدگاه  •   •   •  1393/04/10 - 19:08
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻫﻮﺭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﭘﯿﺪﺍﮐﺮﺩﻡ

ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﺏ ﮐﻨﺎﺭ
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﺎﺑﺎﺵ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺯﺩﻩ :ﻭﺍﯼ ﻣﺒﺎﺭﮐﻪ ﻋﺴﯿﺴﻢ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪﯼ

ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺑﺰﺭﮔﺶ : ﺁﺧﯿﺶ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺍﺯ ﭼﺲ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺕ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﯿﺪﯾﻢ !!

ﻋﻤﻮﺵ:ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﮑﺎﻥ ﺧﺎﺳﺘﯽ ﺭﻭ ﻣﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﻦ !!

ﺍﻭﻧﻤﻮﻗﻊ ﻣﻦ یه دوست ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﮐﺎﺭﺗﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ

ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺭﺩ ﺷﺪ ﻗﻄﻊ ﻧﺨﺎﻉ ﺷﺪ

ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻨﻢ ﺑﺎ ﭼﺎﻗﻮ ﮐﻤﺮﻣﻮ ﺧﻂ ﺧﻄﯽ ﮐﺮﺩ






دیدگاه  •   •   •  1393/04/10 - 13:49
+3
SADAF.SHAHLAI
SADAF.SHAHLAI
به یارو میگن ماه رمضونه سحر صدات کنم ..میگه نه بابا همون اصغر صدام کن....{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 17:10
+15
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
درسته که پسر نوح با بدان بنشست
ولی خب باباش هم تو کشتی‌ یه مشت حیوون دورِ خودش جمع کرده بود
باید بهش حق داد
دیدگاه  •   •   •  1393/04/7 - 14:28
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

"ﻣﺪﺍﺩ ﻧﻮﮐﯽ " ﻭ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﮐﻨﯽ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﻠﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ﻧﻮﮐﺎﺵ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ ....
ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﭼﻨﺪﻩ؟ !!!!
ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﻮ، ﺳﺎﮐﺖ، ﻫﯿﯿﺴﺴﺲ





ﺑﺎﺑﺎﺕ




ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﺒﺘﺬﻝ، ﻣﻔﺎﺳﺪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺍﺷﺮﺍﺭ،ﺷﻬﻮﺗﺮﺍﻥ، ﻏﺮﺏ ﺯﺩﻩ،
ﺩﯾﮕﻪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﯿﺪﻩ، ﻛﻤﺮﺑﻨﺪﻡ ﻛﻮ ؟

دیدگاه  •   •   •  1393/04/7 - 12:29
+4
SADAF.SHAHLAI
SADAF.SHAHLAI
ای کاش نقشه سرزمینم بجای گربه سگ بود تا مردمانش بجای این همه خیانت کمی با وفا بودند....
1 دیدگاه  •   •   •  1393/04/6 - 13:42
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بچه: مامان، من چه جوری به دنیا اومدم؟

مادر: بابات خر شد اومد خواستگاری من،

من هم خر شدم باهاش ازدواج كردم،

بعد خرتوخر شد و تو به دنیا اومدی
دیدگاه  •   •   •  1393/04/3 - 21:19
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اینو بخون انگار 6تا لیسانس گرفتی
بچه ای از پدرش پرسید سیاست یعنی چه؟
پدر میگه:برای تو یک مثال در مورد خانواده ی خود میزنم..
من حکومت هستم
چون همه چیزرا من تعیین میکنم.
مامانتت جامعه است چون کارهای خونه رو اون اداره میکنه .
کلفتمون ملت فقیر و پابرهنه هست چون ازصبح تا شب کا میکنه و هیچی نداره
تو روشنفکری چون داری درس میخونی و پسر فهمیده ای هست
داداش کوچیکت هم ک دو سالشه نسل اینده است...........
پسرک نصف شب باصدای برادر کوچیکش از خواب میپره و میبینه زیرش کثیف کرده میره
توی اتاق خواب پدر و مادرش میبینه پدرش توی تخت نیست و مادرش ب خواب عمیقی فرورفته و هرکار میکنه مادرش بیدار نمیشه.
میره تو اتاق کلفتشون ک اونو بیدار کنه میبینه باباش با کلفتشون خوابیده!!!!!!!!!!!!!
فردا صبح باباش ازش میپرسه :پسرم فهمیدی سیاست چیه؟
پسر میگه:
بله پدر سیاست یعنی اینکه حکومت ترتیب ملت فقیر و پابرهنه رو میده درحالی ک جامعه ب خواب عمیقی فرورفته و روشنفکر هر کاری میکنه نمیتونه جامعه رو بیدار کنه درحالیکه نسل اینده داره تو کثافت دست و پا میزنه.......
دیدگاه  •   •   •  1393/04/2 - 19:53
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮎ ﻣﻮﻗﻊ ﻋﻘﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﮕﻪ ﺑﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻫﺎ
ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻋﺸﻘﻢ ﮎ ﻧﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﻢ .......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﻌﺪﭼﺸﻤﺘﻮﻥ ﺭﻭﺯﺑﺪﻧﺒﯿﻨﻪ ﺩﻭﻣﺎﺩﭼﻨﺎﻥ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﺗﻮﺻﻮﺭﺗﺶ ﮎ ﺻﺪﺍ ﺁﺏ ﻫﻮﯾﺞ
ﺩﺍﺩ
ﻋﻘﺪﺷﻢ ﻧﮑﺮﺩ .ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ ﻭﺧﻮﺍﻫﺮﺷﻮﻫﺮﺷﻢ ﮔﯿﺴﺎﺷﻮﮐﻨﺪﻥ ﭼﻮﻥ ﺟﻠﻮ
ﻓﺎﻣﯿﻼ
ﺁﺑﺮﻭﺷﻮﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ .....
ﻭﺍﻣﺎﺑﺎﺑﺎﯼ ﻋﺮﻭﺱ !!! ﺑﺎﮐﻤﺮﺑﻨﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩﺑﻪ ﺟﻮﻧﺶ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮎ ﺟﺎﺩﺍﺷﺖ ﺯﺩ
ﺳﯿﺎﻩ ﻭﮐﺒﻮﺩﺵ ﮐﺮﺩ !..
ﺍﻻﻧﻢ ﻃﻔﻠﮏ ﺗﺮﺷﯿﺪﻩ ﻫﯿﭽﮑﺴﻢ ﻧﻤﯿﺎﺩﺑﮕﯿﺮﺵ .
ﺑﺎﺑﺎﺷﻢ ﻧﻤﯿﺰﺍﺭﻩ ﺍﺯﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ , ﻋﺸﻘﺸﻢ ﺍﻻﻥ ﺩﻭﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﻩ
ﺯﻧﺸﻢ ﺧﻌﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ !!!......
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﯽ:
ﺩﺭﺯﻣﺎﻥ ﻋﻘﺪﺍﺯﭘﺪﺭ ﻭﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﯾﺶ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ !.... ﺑﺎﺗﺸﮑﺮ !!!
دیدگاه  •   •   •  1393/03/31 - 19:51
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
همسایمون مبل خریده!!!

بچش داشت تو کوچه بازی میکرد ، که یدفعه باباش از پنجره سرشو آورد بیرون ،

داد زد و گفت :
.
.
.
..
واسه چی بیرون داری بازی میکنی بیا خونه بشین رو مبل!!!! :|

خخخخخخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1393/03/31 - 19:31
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ