یافتن پست: #بابا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از قوانین نیوتن اینه که:
هر خانمی باید یکیو داشته باشه که وقتی از مهمونی بر میگردن بهش بگه :
از همه سرتر بودیااااااا

بعد اونم براش ناز کنه بگه: نه بابااااا

بعد این داستان تا جاهای باریک ادامه پیدا میکنه که دیگه به نیوتن ربطی نداره!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 19:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺒﯿﻦ پسر ﺟﺎﻥ |:!

ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ؟ |:
.
.
.
.
.پولداری ؟ |:
.
.
.
. ﭼﺸﺎﺕ ﻗﺸﻨﮕﻪ؟ |:
.
.
.
. ﺍﻧﺪﺍﻣﺖ ﺩﺭﺳﺘﻪ؟
.
.
.
.
ماشین داری ؟؟؟
.
.
.
.
.
. ﺻﺪﺍﺕ ﻗﺸﻨﮕﻪ؟
.
.
.
.
. ﺧﻮﺏ ﺩﻣﺖ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺑﺎ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﯿﻢ ...
:)):ی=))=))
دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 19:41
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
 مامانم خیلی دوسم داره همیشه چایی که دم میکنه صدام میکنه بهم میگه مامان جان چایی میخوری؟ تازه دمه ها!
بعد من میگم.... آره ه ه ه
در جواب بهم میگه پاشو برو واسه خودت بریز من واسه خودم و بابات چایی ریختم!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 17:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بابام تا یه جایی بیشتر ساعتو بلد نیست وقتی میرم بیرون از 8 به بعد هی زنگ میزنه میگه میدونی ساعت چنده؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 15:09
+2
AmirAli
AmirAli
سلامتی همه ی مامان و باباهایی که شبها صدای دکمه های کیبورد رو می شنون ولی چیزی نمی گن!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 10:06
+6
ehsan mohammadi
ehsan mohammadi

فرق اینکه با مامان بریم بیرون یا اینکه با باباツ
دیدگاه  •   •   •  1392/08/18 - 20:52
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ﺗﻮ ﮐﺎﺭﺗﻮﻧﺎﯼ ﺑﭽﮕﯽ ﻣﺎ ... ﺗﺎﺭﺯﺍﻥ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻟﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺳﯿﻨﺪﺭﻻ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺖ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﯿﻨﻮﮐﯿﻮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺑﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ۲۰۰ ﺗﺎ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻋﻼﺍﻟﺪﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺯﺩ ﺑﻮﺩ ﺳﻔﯿﺪ ﺑﺮﻓﯽ ﻫﻢ ﺑﺎ ۷ ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﮐﻮﺗﻮﻟﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯿﺪ ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﻨﻪ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﯾﻢ! {-47-}
دیدگاه  •   •   •  1392/08/18 - 19:05
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
داشتم پروژه دانشگاه رو درست می کردم بابام می گه این چیه؟ می گم یه قطعه الکتریکی می گه کارش چیه؟ می گم توضیحش سخته. زارت گذاشت زیر گوشم و گفت فکر کردی که اون موقع که سه سالت بود و می پرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش آسون بود؟ :|
دیدگاه  •   •   •  1392/08/18 - 19:02
+4
AmirAli
AmirAli
اینایی که دائم خودشونو میگیرن ، رعایت کنین بابا توالت عمومیم هفته ای ۱بار میگیره !

دیدگاه  •   •   •  1392/08/18 - 18:09
+2
AmirAli
AmirAli
من یه غلطی کردمُ قضیه فانتزیُ افقُ واسه بابام تعریف کردم ؛
حالا هروقت اَزَش پول میخوام، میره تو افق محو میشه !
دیدگاه  •   •   •  1392/08/18 - 15:06
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ