یافتن پست: #بخند

aidin
aidin
درد که میگیرد قلیم لبخندمیزنم........یادگاری توست
دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 18:49
+6
محمد
محمد
سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش میداندودلش…
 که حسرت میخورند بخاطر شاد بودنش.. 

به خاطر لبخند هایش..


 و هیچکس جز همان دختر.. نمیداند چقدر تنهاست.. 

که چقدر میترسد از باختن. از یخ زدن احساس و قلبش از زندگی.
دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 13:01
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قایقی خواهم ساخت...
خواهم انداخت به آب...
سوراخش خواهم کرد...!
غرق خواهد شد...!
من خفه میشم...!
شما هم هرهر بخندید...!
راحت میشم از دستتون با این لایک زدناتون.
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 21:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

کامپوتر رو روشن میکنی..
صبر می کنی ویندوز بالا بیاد..
یه قلوب از چاییتو میخوری..
کلیک می کنی رو مای کامپیوتر..
میری تو درایو إف...
یه سیگار روشن می کنی...
میری تو مای پیکچر..
یه پُکــــ سنگین ...
دنبال یه فایل قدیمی می گردی..
یه پُکـــ سنگین دیگه..
پیداش می کنی،بازش می کنی..
یه پُکـــ دیگه..
عکسا رو نگاه می کنی...یه لبخند میزنی به خاطراتی که زنده شدن و دارن جلوت راه میرن..
میرسی به یه عکس... این عکس یه اشکالی داره...
یه پُکــ سنگین.. نه دو تا پُکـــــ سنگیـــن...
نمی خوای قبول کنی...
جای یکی تو زندگیت خالیه...
دقیقا همونی که توی عکس خودشو انداخته تو بغلت...
محو عکسی.. کم کم داغی سیگار دستتو میسوزونه...
به خودت میای.. سیگارو تو جاسیگاری خاموش می کنی...
کامپوتر رو خاموش می کنی...
خودتو پرت میکنی روی تخت
چشاتو می بندی و زیر لب میگی:
"لعنتی! ارزشش رو داشتی؟؟؟؟

3 دیدگاه  •   •   •  1393/02/9 - 21:47
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



نمی دانم چــــرا.......









هر چقــــدر هم ازت دلخــــــور باشم ...
فقــــــط ..
با یک لبخندت همه را فرامــــوش می كنم...





دیدگاه  •   •   •  1393/02/9 - 21:12
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با خواهرم از خرید بر می گشتیم دیدم میگه: کی اسم آریشگاه مردونه رو میذاره رایکا این مغازه سر کوچه ما گذاشته.
یه لبخند تلخ زدم(خب چیه جو گرفته بودتم) گفتم: خواهر من چه انتظاری داری تو این آرایشگاه بند می ندازن ابرو بر میدارن اپیلاسیون می کنن انتظار داشتی اسمش بذاره کوروش کبیر یا آرش؟
فکر نکنم تو عمرش انقدر قانع شده باشه
دیدگاه  •   •   •  1393/02/9 - 20:49
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دست نوشته هایم را که دیدند از من پرسیدند:

عاشقی...؟

گفتم :نه...

_ خیانت دیده ای؟

_نه...

_تنهایی؟

_ نه...نه...نه...

_ پس این عاشقانه ها چیست ؟ برای چه مینویسی؟

فقط به آنها لبخند زدم...چه میتوانستم بگویم...

من نه عاشقم ، نه تنهایم، نه خیانت دیده ام ...

فقط بعضی وقتا...

احساس میکنم خیلی شکستم ...

دیدگاه  •   •   •  1393/02/9 - 20:47
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

7 ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ :
1- ﺷﻤﺎ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺻﺎﺑﻮﻥ ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﺘﺎﻥ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ .
2- ﺷﻤﺎ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﻮﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻤﺎﺭﯾﺪ .
3- ﺷﻤﺎ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﺯﺑﯿﻨﯽ ﺧﻮﺩ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﯿﺪ ﺯﻣﺎﻧﯿﮑﻪ،ﺯﺑﺎﻧﺘﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺳﺖ .
4- ﺷﻤﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯾﺪ .
5- ﺯﻣﺎﻧﯿﮑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯾﺪ،ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﺪﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪﺍﻣﺎﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻭﻓﺎ ﺷﺪﯾﺪ .
6- ﺍﻻﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﯿﺪ،ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ .
7 ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ share ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺍﻻﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ ﺳﻴﺎ
1-ﺷﻤﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﻨﺒﻞ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ 26 ﺗﺎ ﺳﻴﺎ ﺭﻭ ﻧﺨﻮﻧﺪﻳﻦ
2-ﺷﻤﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺳﻬﻞ ﺍﻧﮕﺎﺭﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﺪﯾﺪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺳﻴﻨﺎ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ
3-ﺷﻤﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﺭﻓﺘﻴﺪ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻜﺮﺩﻳﺪ
4- ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﻛﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺷﻴﺪ
5- ﺍﻻﻥ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻳﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺭﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ
6- ﺑﺎﺯﻡ ﺭﻓﺘﻴﺪ ﭼﻚ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﻭﻟﻲ ﺑﺎﺯﻡ ﺳﺮﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ

4 دیدگاه  •   •   •  1393/02/8 - 22:10
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
والدین گرامی‌، اگر دخترتون هنگام خوندن اس ام اس، یک لبخندِ احمقانه رو صورتش نقش میبنده، اون اس ام اس از دوست پسرشه، قلم پاشو میتونید خورد کنید..!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 21:45
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



مَرد باید یهو عشقش رو صدا کنه ...
تا برگشت، لباشو آروم بوس کنه....
بعد که دید عشقش شُـکه شده ،
بخنده و بگه همین ، دوستت دارم ♥♥


دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 18:47
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ