یافتن پست: #برایم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حل نشد برایم این مسئله ...

جنگ میان اصغر و حرمله؟ ...




دیدگاه  •   •   •  1392/08/22 - 16:45
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هرچند که دروغ اولش شیرین است
ولی تلخی اخرش کشنده وویران کننده
من که با تمام وجودم برای تو صداقتعرضه کردم
چرا برایم از دروغ سرابی ساختی که ...
من تورا همانگونه که بودی میخواستم
کمی شکسته
کمی پیر
کمی زیبا
کمیخوب
قبولت داشتم
چرا برایم بیخود انچه نبودی را
ارائه کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
A.S
1392/08/19





دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:45
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
صدای پیــرمردی گوشم را پر کرد: [ تو که جـــوانیُ پاک برایم دعـــا کن ] و رفتــُ نفهمید چه تهـــمت بزرگــی زد !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:05
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلمــان خـوش اســت که می نویســیم و دیگــران می خـواننــد




و عــده ای می گـوینــد

آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند

و بعضــی مـی خنــدنـد

دلمــان خـوش اســت

به لــذت هــای کــوتـاه

به دروغ هــایی که از راســت

بـودن قشنــگ تـرند

به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند

یـا کســی عاشقمــان شــود

با شــاخه گلی دل می بنــدیـم

و با جملــه ای دل می کَــنیم

دلمــان خـوش می شــود
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 20:28
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دلگیر که می شوی دوست دارم تمام جاده ها چالوس من باشند ! مسیرت را به گردنم بیندازند ... تا بی آنکه از کوله ات، قدم به قدم برایم نشانی بیفتد ادامه ات دهم من، رد پایت را از سر راه نیاورده ام ! که با پاشنه هر سیندرلایی پایکوبی کنم من تو را با تمام بی کسی ام کشف کرده ام وقتی که چشم هایت نگهبان ِرشوه نگیر و خواب آلود ناشناخته هایت بود تو را دزدیدم از تقدیر و پیش خدا انکار کردم داشتنت را تا به بهانه ی عدالت خنده هایت را به مساوات تقسیم نکند ...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/18 - 17:03
+3
بهناز جوجو
بهناز جوجو

عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم ! دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود

دیدگاه  •   •   •  1392/08/16 - 01:11
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



معنای زیبایی همان قدر برایم مبهم است که مرگ !

همان قدر دور ...

همان قدر متناقض ...

همان قدر مست کننده و همان قدر دیوانه کننده .

همان قدر دلچسب ...


دیدگاه  •   •   •  1392/08/15 - 19:19
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

خدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود.....
تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد...
با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت...
تنها خریداریست که اجناس شکسته رابهتر بر میدارد...
تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند...
وقتی همه پشت کردنداغوش میگشاید...
وقتی همه تنهایت گذاشتند مرحمت میشود..
وتنها سلطانی است که دلش با بخشیدن ارام میگیرد نه با تنبیه کردن..
پس خدا را برایم ارزو کن...................
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:43
+3
binam
binam







دو فنجان قهوه ریخته ام


کنار سینی گل رُزی برای تو


روی صندلی میز کارت نشسته ای با چشمانی خسته


با دیدن گل ، نگاهت رنگ محبت میگیرد


و من کنار تو می نشینم و از دلم حرف ها میزنم


لبخندت خسته است اما همین برایم کافیست


که تو به من گوش میدهی


با نگاهت درکم میکنی


و با لبخندت به من محبت میکنی


نمیدانی چه لذتی دارد همین که فقط تو را نگاه کنم


با زبان نه


با نگاه نه


با تمام وجودم بهت اثبات میکنم که چقدر دوستت دارم


فنجان قهوه را بر میدارم و جرعه ای می نوشم


از تلخی قهوه پلکی بهم میزنم


هیف که رویای شیرینم به تلخی حقیقت و به پلک زدنی تمام شد


تا کی باید شیرینی رویای من با تلخی حقیقت درآمیخته باشد


من که چیزی نمیفهمم از این تنهایی های خشک شده بر نگاه هایم


خدایا من منتظر نشانه هستم


هنوز هم پای قول هایم ایستاده ایم


.


.


.


.


بی نام

دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:10
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زندگی میکنم ... حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!! چون این زندگی کردن
است که بهترین های دیگر را برایم میسازد بگذار هر چه از دست میرود برود؛
من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد، حتی زندگی را ..X
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 20:06
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ