یافتن پست: #برس

محمد حسین هذبی
محمد حسین هذبی
مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می‌خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می‌کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می‌کنی؟ دختر گفت: می‌خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لب...خندی زد و گفت: با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می‌خرم تا آن را به مادرت بدهی. وقتی از گل فروشی خارج می‌شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت: می‌خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت: نه، تا قبر مادرم راهی نیست! مرد دیگرنمی‌توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد! شکسپیر می‌گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می‌آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 15:20
+9
Pedram
Pedram
اگه عاشقی، سعی کن به عشقت برسی چون وقتی بره دیگه رفته. اگه عاشق نیستی پس تلاش نکن که طعمش رو بچشی. چون تلخترین شیرینی روزگاره
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 00:26
+4
ebrahim
ebrahim
داداشم میگه برای اینکه به آرزوم برسم باید براش تلاش کنم؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ باید بری شماره بدی بهش مخشو بزنی تا بهش برسی
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 23:31
+2
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می‌خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 01:31
+1
ronak
ronak
دخترا چند نوع داداش دارن: 1.داداش اینترنتی، تا هر وقت خواست ازش اکانت مجانی بگیره! 2.داداش بزن بهادر، تا در مواقع لزوم حال بعضیا رو بگیره! 3.داداش خوشتیپ و پولدار، تا به دوستاش بگه این دوست پسر منه! 4.داداش خرخون، تا موقع امتحان واسش تقلب بنویسه! 5.داداش ماشین دار، تا اونو به موقع سر قرار برسونه! 6.داداشی که چشم دیدنشو نداره، همون داداش واقعیه خودشه! (باید چشم بصیرت داشته باشن تا ما رو ببینن که ندارن)
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 01:19
+3
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
نیم ساعته تو خیابون دنباله دخترم .میگه میخای شماره بدی میگم پـَـ نـَـ پـَـ شبیه مایکل اسکوفیلدی دارم تعقیبت میکنم به سیلا برسم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/18 - 22:55
+1
mina_z
mina_z
روزگاريست همه عرض بدن ميخواهند / همه از دوست فقط چشم و دهن ميخواهند / ديو هستند ولي مثل پري مي‌پوشند / گرگ‌هايي كه لباس پدري مي‌پوشند / آنچه ديدند به مقياس نظر مي‌سنجند / عشق‌ را همه با دور كمر مي‌سنجند / خب طبيعي ست كه يك روزه به پايان برسد / عشق‌هايي كه سر پيچ خيابان برسد
دیدگاه  •   •   •  1390/10/17 - 23:41
+6
محمد
محمد
انسان برای دیدن چهره اش به آب رونده نگاه نمی کند، به آب ایستاده می نگرد! زیرا تنها آنچه که خود آرام است می تواند آرامی و آرامش را به دیگران برساند!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/17 - 01:13 توسط Mobile
ܓ✿جُوجه فِنچِ مُتِفکِرܓ✿
ܓ✿جُوجه فِنچِ مُتِفکِرܓ✿
جهان سوم جاییست که، اگه یه زن به شوهرش خیانت کنه سنگسارش می کنن اما اگه یه مرد به زنش خیانت کنه به زنش میگن بیشتر به شوهرت برس!{-15-}
دیدگاه  •   •   •  1390/10/16 - 23:50
+2
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
( یه توپ دارم قلقلیه ) پَ نه پَ شش ضلعی نامنتظمه ( میزنم زمین هوا میره ) پَ نه پَ می خواستی زمین و حفر کنه برسه مرکز زمین ( نمی دونی تا کجا میره ) . . . پَ نه پَ می دونم نمیگم که ریا نشه ( من این توپو نداشتم ) پَ نه پَ داشتی ، رو نمی کردی ( مشقامو خوب نوشتم ) پَ نه پَ همش برو دنبال یللّی تللّی ( بابام بهم عیدی داد ) پَ نه پَ می خواستی روز مادر بهت کادو بده ( یه توپ قلقلی داد ) پَ نه پَ می خواستی یه دونه بی ام ۷۳۰ بهت بده !!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/16 - 21:28
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ