یافتن پست: #بزرگ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نیسان گاویه وسط بزرگراه بصورت عمودی ماشینو زده پیچیده جلو همه

پشتش نوشته "چه باک که بیمه ی عباس است"‬
دیدگاه  •   •   •  1393/01/28 - 13:08
+4
mary jun
mary jun
سعی کن آنقدر کامل باشی ک
بزرگترین
تنبیه تو برای دیگران
گرفتن خودت از آنها باشد
دیدگاه  •   •   •  1393/01/28 - 11:50
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دنیایم سببی شده برای دلواپسی هایم

گاهی باید از زمین پیاده شوم

و در میان واژگان گمشده ای را بیابم

در روح من حفره ای عمیق باز شده

آنقدر بزرگ که می توانم

کودکی را در آن بخوابانم

و یک مشت آسپرین در خاطراتم حل کنم ...

" مهتاب آسمانی "
دیدگاه  •   •   •  1393/01/27 - 20:14
+2
mary jun
mary jun
دنیا اونقد کوچیکه ک آدمایی رو ک ازشون متنفری هر روز میبینی
ولی اونقد بزرگه ک اونی ک دلت می خواد رو هیچوقت نمیبینی ...
دیدگاه  •   •   •  1393/01/27 - 16:04
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بزرگ ترین دلهره زندگیم اینه كه تو مهمونیا وقتی دارن ته دیگو دست به دست میچرخونن به من نرسه.:)))
دیدگاه  •   •   •  1393/01/27 - 15:01
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آخرین بارى كه نظرم واسه كسى مهم بود به سالها پیش برمیگرده كه مادربزرگم ازم پرسید جاتُ اینجا بندازم یا اون اتاق... :|
دیدگاه  •   •   •  1393/01/25 - 16:39
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺍﻧﻘﺪﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻋﯿﺪﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻫﯿﺎﺭﻭ
ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﺁﺑﺸﻮ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﯾﻦ
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﺍﻻﻥ ﻣﻦ ﻣﻌﺘﺎﺩ
ﻧﺒﻮﺩﻡ



دیدگاه  •   •   •  1393/01/25 - 16:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

وتاکسی نشستم با داداش کوچیکم
اومدم کرایه بدم زود دس کرد تو جیبش بهش گفتم تا بزرگتر اینجا نشسته کوچیکتر دس تو کیفش نمیکنه…
.
.
.
.
.
.
.
.
برگشت تو چشام زل زد گفت…بزرگی به سن نیست به عقله !!!!
والا نمیشه با این دهه هشتادیا کل کل کرد بچه نیستن که دایناسورن که هنوز منقرض نشدن :| :))))

1 دیدگاه  •   •   •  1393/01/24 - 17:46
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



لـواشك رو بایـد دراز دراز بـُـریـد، پـهـن كـرد،
نـمـك پاشـیـد روش، جـوری كه دونـه های بزرگ نـمـك روی لواشـك رو سـفـیـد كـنـه،
بـعـد لوله كـنـی بـذاری گوشـه لپـت....
تـُـفاتـونـو قــورت بـدیـد :|
خودم زیاد دوس ندارم برا خاطر شماها گذاشتم
خدافس :))))


دیدگاه  •   •   •  1393/01/21 - 16:31
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو تلوزیون داشت میگف با۱۰۰۰صلوات در شبه جمعه گناهاتون بخشیده میشه گودزیلای ۶سالمون رفت تسبیح اورد شروع کرد صلوات فرستاد گفتم بفرستبگو خدایا گناهای داداشمو ببخش
گفت نه خودم بزرگ شم میخوام گناه کنم دارم برا اون موقم میفرستم
اصا فکم چسبیده بود زمین
دیدگاه  •   •   •  1393/01/20 - 21:18
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ