پاتوق دانشجویان ایران - جستجو در پست ها

دوس دخدرم گــف :برو یه نوشیدنی واسم بگیر گفتم

سهیل: كولا یا پپسی ؟
دافی: كولا
سهیل: دایت یا عادی ؟
دافی: دایت
سهیل: قوطی یا شیشه ؟
دافی: قوطی
سهیل: كوچك یا بزرگ ؟
دافی: اصلا نمیخام .. واسم اب بیار
سهیل: معدنی یا لوله كشی ؟
دافی: اب معدنی
سهیل: سرد یا گرم ؟
دافی: میزنمتـــــــــا
سهیل: با چوب یا دمپایی ؟
دافی: حیووووووووووووووون
سهیل: خر یا سگ ؟
دافی: گمشو از جلو چشام
سهیل: پیاده یا با دو ؟
دافی: با هرچی بــــــرو فقط نبینمت
سهیل: باهام میای یا تنها برم ؟

دیدگاه •

•

• 1392/09/25 - 18:21

+3

♥ نگار ♥

در اعترافای باحال

تو اتاق من کسی جرأت نداره چیزی رو از رو زمین برداره…
آخه وختی سوسک میبینم نمیکشمش !
بزرگترین چیزی که دم دستم باشه میذارم روش تا اون زیر با خودش خلوت کنه و تو سکوت بمیره …
همچین آدم دلرحمی هستم من!

:

دیدگاه •

•

• 1392/09/25 - 15:28

+4

AmirAli

دردهایم در آغوشی مداوا شد که نمیدانستم وقتی ندارمش بزرگرین دردم میشود

دیدگاه •

•

• 1392/09/24 - 09:59

+4

♥ نگار ♥

در اعترافای باحال

بچه خواهرم نشسته داره از اون فیلم خفنای ترسناک میبینه

بهش میگم:

نمیترسی اینارو نگاه میکنی؟

میگه : این ترسا آدمو بزرگ میکنه!

بعد اونوقت من هم سن این بودم وقتی فوتبالیستا میداد

وسط بازی که قطع میشد فک میکردم

الان اونا وسط بازی تو زمین چی کار میکنن؟

دیدگاه •

•

• 1392/09/23 - 19:41

+4

♥ نگار ♥

در اعترافای باحال

آقا طرف 30 تا مخاطب خاص داره ، 20 تا مخاطب ویژه ، 10 تا طرح آرزوهای بزرگ ، اونوخ هنو داره دنبال نیمه ی گمشده اش میگرده!!!!!!

خو کصافت ، نیمه ی خودت به جهنم ، تو که نیمه ی بقیه رو هم احتکار کردی که!!!!!

این وضه ما داریم؟! من از شما میپرسم ، داریم؟! اصن هس؟!

خو برو از خدا بترس خــــُـــــــــــــــب!!!!!!

دیدگاه •

•

• 1392/09/22 - 21:23

+4

محمد

Paradox of Our Times
مغايرتهای زمان ما

We have taller buildings, but shorter tempers; wider freeways, but narrower viewpoints
ما ساختمانهای بلندتر داريم اما طبع کوتاه تر، بزرگراه های پهن تر اما ديدگاه های باريکتر

دیدگاه •

•

• 1392/09/22 - 21:00

+7

محمد

در حــرفـــهــای دلــتــنگــی

نگران نباش...
حال من خوب است...
فقط کمی بزرگتر شده ام،
عقلم قد کشیده،
شعورم متبلور شده،
دلتنگی هایم کوچک شده اند،
و در فاصله کوتاه لبخندها و اشکهایم
آموخته ام زندگی کنم...

دیدگاه •

•

• 1392/09/22 - 20:14

+5

محمد

در حــرفـــهــای دلــتــنگــی

بهزيستي نوشته بود:
.
شير مادر ، مهر مادر ، جانشين ندارد..
شير مادر نخورده ، مهر مادر پرداخته شد..
پدر يك گاو خريد!
و من بزرگ شدم...
اما هيچكس حقيقت من را نشناخت!!
جز معلم رياضي عزيزم!
كه هميشه مي گفت:
گوساله ، بتمرگ...

دیدگاه •

•

• 1392/09/22 - 19:22

+6

♥ نگار ♥

در اعترافای باحال

پسر فامیلمون پنج سالشه اومده خونمون بهم میگه:وای عزیزم چقدر بزرگ شدی؟؟؟ یه لحظه خواستم بگم عمو چی واسم خ[!]؟؟

دیدگاه •

•

• 1392/09/22 - 18:50

+5

`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆

در CARLO

دلم...

نه عشق اتشین میخواهد...

نه دروغ های قشنگ...

نه سکوت تلخ شاعرانه...

نه ادعاهای بزرگ...

دلم یک فنجان قهوه ی داغ و...

یک دوست می خواهدکه بشود با او حرف زد !!!

آخرین ویرایش توسط AsiyE در [1392/09/21 - 17:43]

دیدگاه •

•

• 1392/09/21 - 17:42

+8

یافتن پست: #بزرگ

تفکیک