saman
بـچـهها کـتـابـها را بـگـشـایـیـد...
در CARLO
یـادمـه اون زمون کـلاس سـوم ابـتـدایـی بـودم سـر زنـگ فـارسی، مـعـلـم اومد سر کـلاس خـعـلی مـحـتـرمانه و با صـدای خالـه نرگـس بـلـنـد گفت(حالت شـعری): بـچـهها کـتـابـها را بـگـشـایـیـد...
ما هـم بچه فـنـچ بودیـم هـمـه با هـم کـتـابارو باز کردیم و یکصدا بـا شـعر گفـتـیـم : گــشـادیـم گــشادیـم!!!
))