یافتن پست: #بو

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قبول کن ندیدنت سخته من به این جدایی شک دارم
من به دنیای گره خوردم باتو روزهای مشترک دارم
قبول کن من همیشه مغرورم میخورم بغضمو نمیباره
من خودم رو خوب میشناسم عشق من عادت بدی داره
وقتی از کوچه ی دلتنگی از همون که بغضو میفهمه
رد میشی تازه میبینی خاطره چقد بیرحمه
وقتی میفهمی عشق یعنی چی سختیهای زندگی خوبه
اتفاقای خاص واجب نیست نه همین روزمرگی خوبه
تازه میفهمم عشق یعنی چی اون که باتو خوشبخته
من قبول میکنم دلتنگم ولی ندیدنت سخته
ندیدنت سخته ندیدنت سخته , ندیدنت سخته
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 14:15
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
سلام

دوستان خسته نشدید از لاین؟

خسته نشدید از وایبر ؟

خودتون نمیخواید قبول کنید قدیما وقتی اینجا میومدید همه دور هم بودید حالش بیشتر بود؟

انصافا خاطراتی که ازینجا دارید اصلا با اون اپلیکیشن ها قابل مقایسه هست؟

ضمن اینکه نسخه موبایل هم داره اینجا

ولی خب من هیچوقت این سایتو به اونا ترجیح نمیدم

اینایی که قبلا میومدن و الان نمیان ؛ دوباره بیان :D
5 دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 01:02
+9
maryam
maryam
یه قانونی هست که میگه
بوس هاس یهویی بیشتر حال میده{-57-}
25 دیدگاه  •   •   •  1393/12/22 - 14:13
+7
محمد
محمد

شب است و من حسی ندارم جز احساس تنهایی میان احساسات خود،

در عالم تنهایی خود به دنبال خود می گردم و از خود خبری ندارم


2 دیدگاه  •   •   •  1393/12/18 - 18:29
+5
maryam
maryam
مهربان باش...........شاید فردایی نباشد!
2 دیدگاه  •   •   •  1393/11/23 - 14:03
+5
maryam
maryam
قبول دارم بوس یه ابزاری واسه نشون دادن علاقه اما اینو مطمئنم گاز تزریقِ علاقس...
2 دیدگاه  •   •   •  1393/11/14 - 22:27
+4
majid
majid
برای رسیدن
هرگز دیر نیست
بلکه زمانی که رسیدی
شروعی دوباره را در مسیری جدید تجربه خواهی کرد
و آن زمان در مییابی که رسیدن هدف نبود بلکه شروع دوباره تو را به هدف خواهد رساند.
و در پی هر شروع
شروعی دیگر
پس شروع کن


(بابا حکیم)
دیدگاه  •   •   •  1393/11/2 - 09:54
+5
محمد
محمد
با کسی برید بیرون که...
.
.
.
.
.
.
.
اگه گرفتن عقدتون کردن پشیمون نشین
از ما گفتن بود حالا خود دانید

" title=";;)" />
دیدگاه  •   •   •  1393/10/29 - 13:05
+6
محمد
محمد

عاشق ترین مرد آدم بود که بهشت رابه لبخند حوا فروخت،

حوا که بغض کند حتی خدا هم اگر سیب بیاورد، چیزی جز آغوش آدم آرامش نمیکند...
خوش به حالت آدم...
خودت بودی و حوایت...

وگرنه حوای تو هم هوایی میشد...!
وخوش به حالت حوا...تنها حوای زمین تو بودی...
وگرنه آدم هوای حواهایی دیگرداشت...
دیگر نه آدم،آن آدم است ونه حوا، آن حوا....
من وتو،زاده ی کدامین دو نخستینیم؟؟؟ که نه بوی آدمیت داریم و نه هوس حوا....؟!
وقتی سایه ها بوی انسانیت نمی دهند! همان بهتر که سایه ای بالای سرت نباشد...
اینجابرای حوابودن...
آدم کم است...
به جرم وسوسه چه طعنه ها که نشنیدی حوا....
پس از تو همه تا توانستند آدم شدند...!

چه صادقانه حواشدی و...
چه ریاکارانه آدمیم...!

توآدم...
من حوا...

بیا جهانی دیگر آغاز کنیم...
عشق بورز...
دوستم داشته باش...
تازه سیب چیده ام!

حوابودن تاوان سنگینی دارد...
وقتی آدم ها برای هردم و بازدم به هوا نیازدارند...!

حوا...!
راست بگو تو مگرسیب راپوست کندی وخوردی که دنیا اینگونه پوست مارا می کند؟


دیدگاه  •   •   •  1393/10/29 - 13:02
+4
alireza
alireza
فکر کنم {-36-}نیومده باید کم کم خداحافظی کنم {-15-}{-60-}
6 دیدگاه  •   •   •  1393/10/21 - 23:53
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ