یافتن پست: #بچه

مهسا
مهسا


اون روزها یه عده با خاله بازی میکردن...

یه عده دنگی دنگی توپ دو لایه میخریدن
مامانهای مهربون با کهنه بچه میشستن..
بوی نون و نارنگی تو کیفهای مدرسه....
همه چی پیش میرفت تا اینکه...
تا اینکه شدیم


دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 03:22
+5
saeed
saeed
سلام. من saeed هستم، از اعضای جدید ... :)
11 دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 19:45
+3
مهسا
مهسا


يه♥♥ مـــــــادر♥♥ چندتا بچه رو نگه ميداره آخ نميگه


اما چندتا بچه يه ♥♥ مـــــــادر♥♥ رو نگه نميدارن..



دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 19:08
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
@arash-tavanaei واقعا کی قدر زحماتی که میکشیو میدونه؟

هممون میایم اینجا از سایت لذت میبریم ، اما هیچ کدوممون نمیدونیم که ذره به ذره این سایت با دستای آرش نوشته شده

واقعا شبانه روز وقت میزاره به این سختی این امکانات رو برای سایت فراهم میکنه فقط واسه خاطر بچه های بیاتویونی ...

بزن لایکو به افتخار مدیر بیاتویونی " آرش توانایی "
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 16:17
+13
-1
saman
saman
در CARLO
یادتونه بچه که بودیم تا توى یه جمعى میرفتیم حوصله نداشتیم،خجالت میکشیدیم
بابا مامانمون میگفتن:سلام کردى به عمو؟
ما هم مثل خر تو گل میموندیم!
یهو طرف به دروغ میگفت: بعععععله،سلامم کرد پسر گل!!!!

عاشق این ادما بودم،دمشون گرم.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 10:55
+4
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
خداوندا، چیزی بهتر از بهشتت داری؟!

.

.

.

برای مادرم میخواهم...! {-37-}

4 دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 16:49
+7
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
بعضيــــــا تـــــو کفِ مــــــا چه دوشي ميگيـــــرن ...:d
8 دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:36
+6
saman
saman
در CARLO
 یه بار با بچه ها رفته بودیم مسافرت بعد نصف شب خوابم نمیبرد اومدم
یه چنتا اس ام اس به دوستام بدم نصفه شبی بد خوابشون کنم یهو
اس ام اس اب خوردی افتابه رو کجا گذاشتیو واسه بابام فرستادم
تا اومدم گوشیو خاموش کنم که نره دیدم رفت بعد ۶٫۵ صبح دیدم یریز داره گوشیم
زنگ میخوره منم تو خواب بیداری یهو دیدم شماره بابامه سریع گوشیو برداشتم
دیدم بابام داره میگه دلم نیومد بزارم تشنه بخوابی بیدارت کردم بگم افتابه رو کجا گذاشتم.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:19
+4
saman
saman
در CARLO
دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه!
وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه
وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه
وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه
وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه
بعد وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن عجب انسان فهمیده ای بود
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 10:43
+5
saman
saman
در CARLO
سیندرلا

وقتی که مهربونن ---------- مثل یه خرگوش ملوس دوست داشتنین

وقتی که اعصبانی میشن ---------- مثل دیونه ها میشن دیگه نمیشه رفت سمتشون

وقتی غر میزنن --------- مثل مگس میرن رو اعصابت

وقتی که ناز میکنن ---------- مثل یه بچه نق نقو اعصابتو خورد میکنن

وقتی که دروغ میگن --------- قیافشون شبیه سوسک میشه(نکته کنکوری)

وقتی ناراحت میشن ---------- مثل یه گنجشک تیر خورده دلسوز میشن

وقتی خوشحال میشن -------- مثل کانگورو اینور اونور میپرن

وقتی جیغ میزنن --------- مثل یه سوزن که بهت میزنن از جا میپری

وقتی که بترسن --------- مثل موش سریع یه جا قایم میشن

وقتی خجالت بکشن ------- مثل لبو قرمز میشن

وقتی که حرف میزنن -------- مثل رادیو خراب باید بزنی تو سرش تا قطع شه

وقتی که گریه میکنن ------- مثل بچه های شیش ماهه حتما باید نازش کنی تا آروم شه

دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 17:50
+10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ