یافتن پست: #بچه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بچه که بودیم ننه مون میگفت بدو برو به وانتیه بگو وایسه
بعد ما اصن همچین میرفتیم عین جت لی !
وسط راه دو سه تا ملق میزدیم و از رو دیوار میرفتیم که برسیم وانتیه نره !
الان کافیه به بچه ها بگی گوشی منو از اتاقم بیار لدفن !
درجا جِرت میدن
دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:40
+2
maryam
maryam



ﺧﻮﺵ ﺗﯿﭗ ﺗﺮﯾﻦ ،ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﺗﺮﯾﻦ ﻣــــــــــــــــﺮﺩ ﺩﻧﯿﺎﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ؛ .
.
ﺍﮔﻪ ﯾﻪ " ﺯﻥ " ﻧﺘﻮﻧﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﭘـــﺪﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺵ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﻪ .
.
.
ﻫــــــــــــــــــــــــــــیچی نیستی . . . !!!





دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 00:46
+4
maryam
maryam

زن رو باید بغل کرد و بی دلیل بوسش کرد
حتی وقتی آرایش نداره،




دو روز وقت نکرده ابروهاشو برداره

وقتـــی لباس تو رو پوشیده
و خودشو گوله کرده تو تخت
تو جای خالی تو که هنوز گرمای تنتو داره

که سرشو فرو کرده تو بالشت
که بوی تنتو با لذت
با هر نفسش بکشه توی ریه هاش
زن رو باید بغل کرد و تو بغل نگه داشت

و با همه شلختگی ظاهریش عاشقاااااانه بوسش کرد
تا احساس امنیت کنه

که مردش همه جوره دوسش داره...






18 دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 00:36
+4
maryam
maryam



گاهی دلت از زنانگی می گيرد
ميخواهی كودك باشی
دختر بچه ای كه
به هر بهانه اي به آغوشی پناه مي برد
و آسوده اشك می ريزد
زن كه باشی
بايد بغض هاي زيادي را بي صدا دفن كنی...





دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 00:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوست دارم دکتر زنان زایمان شم ، میدونین چــرا ؟
.
.
.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
زیــــــــــرا :
وقتی از اتاق عمل بیام بیرون سرم بندازم پایین بگم متاسفم بچه ناقص به دنیا اومده.....!
بعد در حالی که همه از ترس خشکشون زده پدر بچه از من بپرسه :
بچه چه مشکلی داره؟
منم دستامو بزارم رو دلم هار هار بخندم بگم:پسره
3 دیدگاه  •   •   •  1393/03/1 - 22:11
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از بچه ها ازم پرسید به قیافه ام میخوره چند سالم باشه ؟
گفتم : 25سال
ناراحت شد گفت : ...










22 سالشه
گفتم : 3سال دیگه به حرفم میرسی ، ببین کی گفتم (*_*)
دیدگاه  •   •   •  1393/03/1 - 21:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
معلم ریاضیمون عصبانی شد به یکی از بچه ها گفت:انگار از پشت کوه اومدی پشته کوهی...منم پاشدم گفتم: آقا این یه چیزه دو طرفست..اینور کوهی ها به اونور کوهی ها میگن پشت کوهی..اونور کوهی ها به اینور کوهی ها...هیچی دیگه نمیدونم چرا بهم گفت برو بیرون!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/31 - 22:54
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بابام بهم پول داده برم خرید میگم تو که پول میدی یه کم بیشتر بده ، زیاد اومد بر می گردونم ؛ من بچه تم !
.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
.
.
میگه : تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست … :|
دیدگاه  •   •   •  1393/02/31 - 20:07
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
بچه ها من حاله پست گذاشتن ندارم..شما بزارین ریش گرو میزارم تو همه پستاتووووووووووون خودم جوابگو باشم....{-7-}{-35-}
11 دیدگاه  •   •   •  1393/02/31 - 00:06
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺑﯿﺮﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﺷﻮ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ ﺗﻮ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ...
ﯾﻪ ﮐﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﻭ ﯾﻪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻭﺑﺎﺕ ﺍﻟﮑﻠﯽ ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭﺵ ...
ﮐﺮﻡ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪ !
ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﺪﯾﺪ ﭼﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮ ﮐﺮﻡ ﺍﻭﻣﺪ؟ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ؟؟
ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻦ :
ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺸﺮﻭﺑﺎﺕ ﺍﻟﮑﻠﯽ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﮐﺮﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﺪﻧﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﻥ
ﻣﻌﻠﻤﻪ ﺩﯾﺪ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﻪ ﺯﺑﻮﻥ ﺁﺩﻡ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻦ ...
ﯾﻪ ﻇﺮﻑ ﭘﺮ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﯾﻪ ﺍﻻﻍ ﻭ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ :
ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﺣﺘﯽ ﺍﻻﻍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻩ ! ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ؟؟؟
ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻦ :
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ ﻫﺮﮐﯽ ﻧﺨﻮﺭﻩ ﺧﺮﻩ! :)))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/02/30 - 22:25
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ