یافتن پست: #بچه

AmirAli
AmirAli
بچها شب بخیر{-27-}{-27-}{-27-}
دیدگاه  •   •   •  1392/08/6 - 20:42
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
طرف با اسم مهسا جووون اومده تو یه فروم، میگه: من مشکل کامپیوتری دارم میشه کمکم کنید؟40، 30 نفر راهنماییش کردن کلی هم لایک گرفت! مشکلش که حل شد گفت: بچه ها ... دمتون گرم! اسمِ من عباسه، نوکرم که مشکلمو حل کردین. اول با اسم خودم اومدم، هیشکی جوابمو نداد.
دیدگاه  •   •   •  1392/08/6 - 19:51
+4
AmirAli
AmirAli
به غضنفر میگن:بچه هات به سن تکلیف رسیدن؟میگ:آره الحمدالله هم سیگارمیکشن هم فحش میدن!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/6 - 17:38
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﻌﻠﻢ : ﺑﮕﻮ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﺩﺭ ﺧﻴﺒﺮ ﺭﻭ ﮐﯽ ﺷﮑﺴﺖ ؟
ﻣُﺤﺼﻞ ﺑﺎ ﮔﺮﻳﻪ : ﺁﻗﺎ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﺎ ﻧﺸﮑﺴﺘﻴﻢ ..!
ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻇﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ : ﻣﻴﺒﻴﻨﯽ ﻭﺿﻊ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ؟ |:
ﻧﺎﻇﻢ : ﺁﻗﺎﯼ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻦ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻢ، ﺑﭽﻪ ﯼ ﺧﻮﺑﻴﻪ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﺍﻳﻦ ﻧﺸﮑﺴﺘﻪ
ﻣﻌﻠﻢ |: |:
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 19:15
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بچه که بودم تو آپارتمانمون زل میزدم به چراغای راه پله بعد چند دیقه خاموش میشد!
تا یه هفته فک میکردم یه قدرت خاص دارم

وقتی فهمیدم تایمر داره کمرم شکست :|
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 17:18
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی بچه بودم زنگ یه خونه رو که میزدم در نمیرفتم، وامیستادم تا صاحبخونه در رو باز کنه بعد قدم زنان از جلوش رد میشدم!
اونم محاسبه میکرد با خودش میگفت کسی که زنگ رو زده الان رسیده سر کوچه پس این نیست!
از همون طفولیت علم فیزیکم خوب بود
دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 20:00
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم همیشه وقتی دیر میرسیدم مدرسه وقتی مامور دیر امدگی اسممو میپرسید اسم یکی از بچه ها که همیشه زود میومد رو میگفتم
امیدوارم منو ببخشه به خاطر من انضباطش 13 شد
خدایا تو هم منو ببخش.....
دیگه حرفی ندارم!!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 19:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی

از بچه های فیس تعریف میکرد:

اومدم دوست دخترمو اذیت کنم

گفتم بابات هیکلی هست؟

گفت آره

گفتم قدش از تو بلند تره؟

گفت اره

گفتم سیبیل خفن داره؟

گفت آره

گفتم همونی نیست که پشت سرته؟{-114-}{-114-}

هیچی دیگه برای شادی روحش همگی عجماعن صلوات محمدی خطم کنین
دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 19:52
+3
allah-lover
allah-lover
لقمان را گفتند ادب از که آموختی ؟؟
انقدر خودشو زد انقدر خودشو زد که نگو ...
گفت من غلط بکنم دیگه چیزی به شما یاد بدم !!!!!
1 دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 09:11
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بچه كه بودم؛ دوبار تو خونه یكی إز فامیلامون وقتی به چراغ راه پله شون زُل زدو و چراغ بعد إز یه دقیقه خاموش شد، فكر كردم دارای یه قدرت خاصی هستم!
وقتی فهمیدم چراغشون تایمر داره؛ كمرم شكست :|
دیدگاه  •   •   •  1392/07/30 - 19:49
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ